تأثیرات احتمالی انتخابات آینده ایالات متحده بر بازارها
- ویژه فارکس
- کالج پیپس
- 3 دقیقه
تحلیلگران دویچه بانک در ارزیابی تأثیرات احتمالی انتخابات آینده ایالات متحده بر بازارها، چهار درس کلیدی از دورههای انتخاباتی گذشته را مورد توجه قرار میدهند.
این بینشها به بررسی چگونگی تأثیر شگفتیهای گذشته، نتایج رقابتی، کنترل کنگره و اشتباهات رایگیری بر بازارها میپردازند و لنزی را برای سرمایهگذاران فراهم میکنند تا با این فصل انتخاباتی نزدیک شوند.
4 درس تاریخ در مورد انتخابات آمریکا
اولین درس به نوسانات بازار در سال 2016 اشاره دارد، زمانی که پیروزی غیرمنتظره دونالد ترامپ موجب تغییرات عمدهای در بازارها شد. تحلیلگران تأکید میکنند که یکی از دلایل این تغییرات، غافلگیرکننده بودن نتیجه بود. نظرسنجیها به ترامپ تنها 28 درصد شانس پیروزی تخصیص داده بودند و دادههای مقیاس ایالتی به نفع هیلاری کلینتون در ایالتهای حساس مانند ویسکانسین، میشیگان و پنسیلوانیا متمایل بود.
در مقایسه با سال 2024، شانس ترامپ برای پیروزی بهنظر قویتر میرسد، به طوری که منابع نظرسنجی مانند FiveThirtyEight احتمال 54 درصد را پیشبینی میکنند و بازارهای شرطبندی در RealClearPolitics احتمال 61 درصد را نشان میدهند. این تفاوت نسبت به واکنشهای شدید سال 2016، در صورت پیروزی مجدد ترامپ، خطر کمتری از واکنشهای ناشی از شوک را نمایان میسازد.
درس دوم از نتایج انتخابات جنجالی سالهای 2000 و 1876 نشأت میگیرد و نشاندهنده این است که دورههای طولانی عدماطمینان به طور تاریخی بازارهای سهام را بیثبات ساخته است. به عنوان نمونه، در سال 2000، شاخص S&P 500 بهطور چشمگیری پس از روز انتخابات کاهش یافت و در پی ناپایداریهای ناشی از عدماطمینان در مورد نتیجه نهایی، زیانها در طول ماه ادامه پیدا کرد. انتخابات در نهایت به یک حاشیه اندک در فلوریدا وابسته بود که منجر به یک فرآیند طولانیمدت حل اختلاف تا دسامبر شد.
به طور مشابه، در سال 1876، اعلام نتیجه برنده ماهها طول کشید و این امر باعث نوسانات بازار در شرایط یک اقتصاد شکننده حاکم بر دوره “رکود طولانی” گردید.
برای سرمایهگذاران در سال 2024، این سوابق بر تأثیرات بالقوه بازار در صورت بروز عدم اطمینان بلندمدت تأکید میکند، بهویژه اگر نتایج وضعیت محوری به اندازه کافی نزدیک باشند که چالشهای قانونی ایجاد کنند.
کنترل کنگره به عنوان سومین درس تاریخی، توسط تحلیلگران دویچه بانک به نقش اساسی آن در شکلدهی به کارآمدی ریاست جمهوری اشاره میشود. از زمان دولت بیل کلینتون، هر رئیسجمهور جدید ایالات متحده دوره خود را با کنترل یکپارچه بر کنگره آغاز کرده است که این امر روند قانونگذاری را برای دستور کار آنها تسهیل میکند.
با این حال، دولت تقسیمشده، موانعی را بهویژه در زمینه سیاستهای مالی و مذاکرات سقف بدهی ایجاد میکند. در حال حاضر، بازارها احتمال ترکیبی از یک دولت واحد در سال 2024 را پیشبینی میکنند که این احتمال را منعکس میکند که هر یک از طرفین بتوانند یک یا هر دو اتاق را بهطور مستقل کنترل کنند.
این عدم قطعیت نشاندهنده این است که سرمایهگذاران ممکن است با خطرات بیشتری مواجه شوند، زیرا یک کنگره تقسیمشده میتواند پیشرفتهای سیاست مالی را محدود کند و این موضوع بازتابی از چالشهای دولتهای گذشته در موقعیتهای مشابه است.
در نهایت، درس چهارم تأکید بر عدم دقت اشتباهات نظرسنجی در ایالتهای کلیدی است. تحقیقات دویچه بانک به دو انتخابات 2016 و 2020 بهعنوان نمونههایی اشاره میکند که در آن نظرسنجیها عملکرد جمهوریخواهان را در ایالتهای نوسان و در کنگره دستکم گرفته بودند.
این الگو برای انتخابات فعلی حیاتی است، زیرا نشان میدهد که اشتباهاتی که به نفع یک نامزد در یک ایالت است، احتمالاً در دیگر ایالتهای نوسان نیز تكرار میشود. چنین اشتباهات مرتبطی میتواند منجر به قضاوت نادرست جمعی از نتیجه انتخابات و کنترل کنگره شود و در صورتی که نتایج با انتظارات پیش از انتخابات متفاوت باشد، ممکن است اختلالات بازار را تشدید کند.