نسبت پاداش به ریسک در فارکس چیست؟
نسبت پاداش به ریسک، یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت سرمایه و استراتژیهای معاملاتی است که به معاملهگران کمک میکند تا تصمیمات بهتری برای ورود و خروج از بازار اتخاذ کنند. این نسبت نشاندهنده میزان پاداشی است که معاملهگر به ازای هر واحد ریسک مورد نظر خود انتظار دارد. در دنیای مالی، هیچ چیز به اندازه توانایی پیشبینی سودآوری و مدیریت ریسک مهم نیست. این مقاله به بررسی اهمیت نسبت پاداش به ریسک و نحوه استفاده از آن در معاملات میپردازد تا معاملهگران بتوانند با کاهش ریسک، شانس خود را برای سودآوری افزایش دهند. با کالج پیپس همراه باشید.
نسبت پاداش به ریسک در فارکس چیست؟
برای افزایش شانس سودآوری، باید زمانی معامله کنید که امکان کسب ۳ برابر بیشتر از میزان ریسکی که میکنید، وجود داشته باشد. اگر نسبت پاداش به ریسک خود را ۳ به ۱ تعیین کنید، شانس بسیار بیشتری برای سودآوری در بلندمدت خواهید داشت.
در این مثال، مشاهده میکنید که حتی اگر فقط ۵۰٪ از معاملات خود را برده باشید، باز هم ۱۰,۰۰۰ دلار سود کسب میکنید. بهخاطر داشته باشید که هرگاه با نسبت مناسب معامله کنید، شانس سودآوری شما حتی با درصد برد کمتر نیز بسیار بیشتر است.
تعیین یک نسبت پاداش به ریسک بالا، با هزینهای همراه است. در ظاهر، مفهوم تعیین نسبت، خوب بهنظر میرسد، اما به این فکر کنید که چگونه در سناریوهای واقعی معاملهگری اعمال میشود. فرض کنید شما یک معاملهگر اسکالپ هستید و فقط میخواهید ۳ پیپ ریسک کنید. با استفاده از نسبت پاداش به ریسک ۳ به ۱، باید ۹ پیپ کسب کنید. از همان ابتدا، شانس بر علیه شماست، زیرا باید اسپرد را پرداخت کنید.
اگر کارگزار شما ۲ پیپ اسپرد برای جفت ارز EUR/USD ارائه دهد، باید ۱۱ پیپ کسب کنید که شما را مجبور میکند تا نسبت دشوار ۴ به ۱ را بپذیرید.
با توجه به اینکه نرخ تبادل EUR/USD ممکن است در عرض چند ثانیه ۳ پیپ بالا و پایین شود، قبل از آنکه بتوانید کاری کنید، به دام میفتید! اگر اندازه موقعیت خود را کاهش دهید، میتوانید حد توقف خود را گسترش دهید تا نسبت مورد نظر خود را حفظ کنید.
حال اگر میزان پیپی که میخواهید ریسک کنید را به ۵۰ افزایش دهید، باید ۱۵۳ پیپ کسب کنید. با این کار، میتوانید نسبت پاداش به ریسک خود را به جایی نزدیکتر به نسبت مورد نظر ۳ به ۱ برسانید. دیگر چندان بد بهنظر نمیرسد، اینطور نیست؟
در دنیای واقعی، نسبتها ثابت نیستند. این نسبتها باید بر اساس بازه زمانی، محیط معاملاتی و نقاط ورود / خروج تنظیم شوند. یک معامله موقعیتی ممکن است نسبت پاداش به ریسک ۱۰ به ۱ داشته باشد، درحالیکه یک معاملهگر اسکالپ ممکن است به نسبتهای کمتر از ۰.۷ به ۱ راضی باشد.
بازارهای مالی همواره در حال تغییر هستند و نوسانات آنها میتوانند تأثیر بهسزایی بر عملکرد معاملات داشته باشند. بنابراین، این نسبت باید بر اساس محیط معاملاتی فعلی تنظیم شود. برای مثال، در بازارهای آرام و کمنوسان، ممکن است نیاز باشد که نسبت بالاتری انتخاب کنید، زیرا فرصتهای سودآوری و احتمال حرکتهای ناگهانی بازار کمتر است. در مقابل، در بازارهای پرنوسان، میتوان از نسبتهای کمتر بهره برد تا بهسرعت به سود رسید.