کاربردهای صورت های بانک مرکزی در معاملات فارکس
- اقتصاد درس چهارم
- کالج پیپس
- 9 دقیقه
مقدمه
صورتهای بانک مرکزی برای معاملهگران در شکلگیری تصمیمات جهتدار، بسیار مهم است. میتوان آنها را یک قطبنما در پیشبینی جهت قیمت ارز نامید. اما آنها نیاز به رمزگشایی دارند. اولین رویکرد در واقع خواندن صورتهای بانک مرکزی و صورتجلسات آنها است. با گذشت زمان میتوان به نگرانیهای اصلی بانک مرکزی و اینکه آیا آنها انگیزه، انقباضی یا الگویی برای نرخ بهره دارند، پی برد. معاملهگر میتواند فقط با خواندن و درک بیانیهها و انتشارات رسمی مقدار زیادی در مورد نیروهای بنیادی بیاموزد. در این نوشتار تلاش خواهد شد تا چگونگی استفاده از صورتهای بانک مرکزی در بازار فارکس شرح داده شود.
فهرست مطالب
Toggleنقش بانکهای مرکزی در حرکت بازارهای ارز
با تحت پوشش قرار دادن زمینههای نیروهای بنیادی و شرایط بازار، گام بعدی در معاملهگری در کنار تحلیل تکنیکال و بنیادی، کسب شناخت از نقش اساسی بانکهای مرکزی در بازارهای ارز است. آنچه بانکهای مرکزی انجام میدهند، طراحی و اجرای سیاست پولی است. ابزارهای سیاست پولی آنها عمدتاً در حال سیاستهای پولی انبساطی یا انقباضی و تغییر سطح نرخ بهره هستند. در مورد اینکه آیا بانکهای مرکزی باید قوانین مشخصی برای تغییر سیاستهای پولی و نرخ بهره داشته باشند یا اینکه سیاست باید براساس موقعیتهای خاص باشند، اختلاف نظر وجود دارد. اینکه آیا کسی با این شیوه سیاستگذاری موافق است، حداقل از دیدگاه معاملهگری بی اهمیت است. اینکه کسی معتقد باشد که بانکهای مرکزی انگیزه سیاسی دارند یا دستکاری میشوند نیز بی ربط است. آنچه مهمتر است، این است که درک کنیم هر لحظه از زمان، انتظارات در مورد تغییر در اهداف بانک مرکزی برای محرکها یا انقباض بر جهت قیمت تأثیر میگذارد. بازار، در معنای واقعی، جمعی از معاملهگران است که همیشه تغییر بالقوه انتظارات را در مورد اقدامات کوتاهمدت بانکهای مرکزی احساس میکنند. بنابراین، به معاملهگران فارکس که میخواهند در جهتگیری ارز، برتری داشته باشند، توصیه میشود درک بهتری از سیاستها و رفتارهای بانک مرکزی داشته باشند. از قضا، حتی اگر تصمیمات بانک مرکزی بسیار مهم باشد، تعداد کمی از معاملهگران واقعاً زحمت خواندن بیانیههای بانک مرکزی را میکشند. این جای تأسف دارد؛ زیرا صورتهای بانک مرکزی، و تغییرات در این صورتها، نسخه های مدرن “برگهای چای” ما هستند و شاخصهای برجسته قدرتمندی را برای پیشبینی جهت یک جفت ارز ارائه میدهند.
گزینه های سیاستی بانک مرکزی
بیایید این سوال را مطرح کنیم که چه زمانی و چرا ارز تقویت میشود؟ جهت ارزها به طور تصادفی اتفاق نمیافتد. ارتباط زیادی با اقدامات و سیاستهای بانک مرکزی دارد. دو دلیل عمده برای افزایش جذابیت ارز وجود دارد. اولاً، وقتی انتظارات مبنی بر افزایش تقاضا برای آن ارز وجود داشته باشد، ارز تقویت خواهد شد. به عنوان مثال، اگر اقتصاد جهانی در حال رشد باشد و به نفت خام بیشتری نیاز داشته باشد، صادرکنندگان نفت خام مانند کانادا تقاضای بیشتری برای دلار کانادا تجربه میکنند. اگر انتظاراتی برای افزایش رشد چین وجود داشته باشد، به مس بیشتری نیاز خواهد داشت و بنابراین تقاضای بیشتری برای دلار استرالیا وجود خواهد داشت، زیرا استرالیا صادر کننده بزرگ مس است. اگر یک جنگ تجاری بین ایالات متحده آمریکا و بقیه جهان وجود داشته باشد، انتظار میرود با سیاستهای تعرفهای حمایتی، برخی از ارزها تضعیف شوند؛ زیرا پتانسیل صادرات کشور آنها تضعیف میشود.
سایرین هم ممکن است ارز را تقویت کنند. به عنوان مثال، یک جنگ تعرفهای بین ایالات متحده و چین، احتمالاً بر قیمت سویا تأثیر میگذارد و برزیل ممکن است به عنوان یک صادر کننده، جایگزین سویا به چین شود، بنابراین رئال برزیل تقویت میشود. در بلندمدت، کشوری که نرخ بهره بالاتری دارد، در رقابت برای ورود جریان سرمایه بیشتر خواهد بود. این امر همچنین تحت عنوان “معامله حامل” شناخته میشود که پس از فروپاشی مالی سال 2008 عملاً ناپدید شد. اما همانطور که بهبود رشد جهانی اتفاق میافتد، این ممکن است به خوبی یک پدیده تکراری باشد. از دیدگاه کلی، هرگونه پیشبینی یا پیشگویی در مورد رشد اقتصادی در یک کشور، دانش عملی درباره تقویت یا تضعیف احتمالی واحد پول است.
رشد جهانی و برآورد رشد جهانی، توسط بانکهای مرکزی در نظر گرفته میشود. دلیل آن این است که بانکهای مرکزی به دنبال تحریک رشد در صورت لزوم و محدود کردن رشد به دلیل تهدید اهداف تورمی هستند. افزایش حجم پول و کاهش نرخ بهره، اصلی ترین ابزار مورد استفاده است. این به این معنی نیست که آنها مستقیماً عمل میکنند. سازوکار انتقال در اقتصاد برای تأثیر بر اهداف بانک مرکزی مستقیم نیست و ممکن است اغلب مطابق انتظار عمل نکند. دوره اخیر نرخهای بهره پایین و در واقع نرخهای منفی (در اروپا و ژاپن) اثر محرک کمتر از فوری داشته است (جدول 3-1، نرخ بهره پایین ژاپن).
نرخ بهره پائین در ژاپن
001/0 | درصد سالانه |
حتی اگر فدرال رزرو، در واکنش به سقوط 8 واحدی، ترازنامه خود را به میزان قابل توجهی با تریلیونها دلار افزایش دهد، تا زمانی که بانکها وامدهی خود را گسترش ندهند، تأثیر واقعی چاپ پول اثرگذاری کمتری دارد. تخمین زده میشود که کل عرضه پول یعنی پول ایالتها (پول چاپ شده توسط بانکهای فدرال) تنها 20 درصد از عرضه را تشکیل میدهد. پول بانکی (پول خصوصی که قرض داده میشود) 80 درصد آن را تشکیل میدهد. استیو هانکه،اقتصاددان، از دانشگاه جان هاپکینز، نقش مهمی را که پول بخش بانکی در تحریک یا کاهش فعالیتهای اقتصادی دارد مورد، تأکید قرار داده است؛ زیرا قوانین و مقررات، وامدهی بانکی را محدود میکنند.
بنابراین کاملاً ممکن است که به دلیل محدودیت در وامدهی و افزایش استانداردهای کنترل ریسک، عرضه پول از طریق بازار اعتبار با آن چیزی که از بانک مرکزی انتظار میرود، مطابقت نداشته باشد. این مساله به عنوان مشکل انتقال شناخته میشود و چالش حل نشده بانکهای مرکزی است. در واقع، پروفسور بارنت ستاد برجسته در اندازهگیری عرضه پول، استدلال کرده است که فدرال رزرو به طور نادرستی میزان عرضه پول را اندازهگیری میکند (اشتباه گرفتن آن: چگونه آمارهای پولی ناقص باعث تضعیف بانک فدرال، سیستم مالی و اقتصاد میشوند). نکته کلیدی که معاملهگر فارکس باید آن را درک کند این است که سیاستهای بانک مرکزی مستعد خطا و حتی شکست است. مهم است که ببینید آیا پول واقعی به دست شرکتها میرسد یا خیر.
پایان دوران تسهیل مقداری
در هر صورت، تحریک بانک مرکزی، معروف به تسهیل مقداری(QE)، با نرخ بهره پایین تا نزدیک به صفر از بحران مالی 2008 تا 2017 که نرخ بهره دوباره شروع به افزایش کرد، بر بانکهای مرکزی سلطه داشت. از ابتدای سال 2018، تغییر به سمت افزایش نرخ بهره توسط بانک های مرکزی احتمالاً ادامه خواهد یافت. کدام بانک مرکزی در این تشدید، راه پیشرفت در سال 2018 و 2019 را دنبال می کند؟ کدام بانکهای مرکزی عقب خواهند ماند؟ پاسخ به این سوالات کمک میکند تا پیشبینی جهت در جفت ارز شکل بگیرد.
هدفگذاری تورم
معاملهگران معدودی که امروز زنده هستند زمانی را به یاد میآورند که تورم در حال افزایش بود و تهدیدی برای اقتصاد ایالات متحده بود. ما باید به دهه 1970 برگردیم. اما ممکن است در واقع دوران افزایش تورم در شرف ظهور مجدد باشد. معاملهگران باید دانش خود را در مورد اقتصاد و تورم بهروز کنند. اساساً، هنگامی که اقتصادها در حال رشد هستند، تهدید افزایش نرخ نرخ تورم به یک مساله پیشرو در بازارها تبدیل میشود. بانکهای مرکزی به دنبال تشدید سیاستهای پولی و افزایش نرخ بهره برای جلوگیری از داغ شدن بیش از حد آن هستند. این یک عمل تعدیل کننده است. بانکهای مرکزی یک مدل کلان اقتصادی را اجرا کردهاند که در آن هدفگذاری 2 درصدی تورم به عنوان نقطهای تعادلی که یک اقتصاد بین رشد، اشتغال کامل، بدون ایجاد تورم بیش از حد، تعادل برقرار میکند. این حداقل خواسته بانکهای مرکزی است.
وقتی دادههای تورم، فشارهای تورمی پایینی را نشان می دهند (اقتصاد را زیر نرخ 2 درصد نگه میدارند)، بانکهای مرکزی به دنبال تحریک این اقتصاد با افزایش عرضه پول (از طریق خرید دارایی مانند اوراق قرضه) و کاهش نرخ بهره هستند. از دید یک معاملهگر، اگر بازار انتظار داشته باشد که بانک مرکزی برای تحریک اقتصاد اقدام کند، ارز ضعیف میشود؛ زیرا انتظارات محرکها با انتظار افزایش نرخها همراه است. در مقابل، اگر کل دادههای ارائه شده به بانک مرکزی نشان دهد که اقتصادی در حال رشد است، اشتغال کامل است و رشد دستمزد در حال افزایش است، بانک مرکزی عموماً به طور جدی به مکانیزمهای سیاستهای انقباضی، کاهش خرید اوراق قرضه آنها و افزایش نرخ بهره اقدام میکند. همه اینها برای از بین بردن گرمای بیش از حد آن اقتصاد انجام میشود.
با اینحال، اغلب یک محرک در مقابل انتخاب سیاست انقباضی قرار میگیرد. یک انتخاب میانه سوم وجود دارد: مخروطی کردن. مخروطی کردن، کاهش حجم، کاهش انگیزهها با کاهش اوراق قرضه یا خرید داراییهای بانک مرکزی است. این همان چیزی است که بانک مرکزی اروپا در نیمه دوم سال 2017 با کاهش خرید اوراق قرضه خود بدون افزایش نرخ بهره، انتخاب کرده است. در واقع بانک مرکزی اروپا در ژوئن 2018 اعلام کرد که در ماه دسامبر 2018 به محرک پایان میدهند. اما آنها افزایش نرخ را پیشبینی یا پیریزی نکردند. نتیجه این امر نوسانات بیشتر در واحد پول یورو بوده است.
اهمیت پیشبینی تورم و انتظارات تورمی
مطمئناً دادهها و انتظارات مربوط به تورم از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند و در مرکز افزایش ارزش یک ارز قرار دارند. بهخاطر داشته باشید که پیشبینی تورم مستعد خطا است. این یک علم دقیق نیست. در حقیقت، وضعیت تورم پایین، حتی در زمینه اشتغال کامل در ایالات متحده آمریکا، نمونهای از قطع ارتباط بین پیشبینی ها و آنچه مدلها پیشبینی میکنند، است. دادههای اقتصادی اکنون به دلیل تغییرات گسترده در اقتصاد جهانی که نوآوریهای فناورانه، قیمتها را سرکوب میکند، مستعد خطا هستند.
توجه به این نکته ضروری است که تورمزدایی اغلب بخشی از حوزه نگرانی بانکهای مرکزی است. تورمزدایی که همان سقوط قیمتها است، مصرفکنندگان را ترغیب به پسانداز و جلوگیری از هزینه کردن میکند و بنابراین اقتصاد را بیش از پیش کند میکند. به ویژه بانک ژاپن در مبارزه با تورم، هوشیارانه عمل کرده است. در پاسخ به ترس از تورم، بانک ژاپن در تلاش برای تحریک اقتصاد ژاپن، تا حدی که نرخ بهره منفی معرفی کرده، تهاجمی بوده است. آنچه در بیانیه پولی آنها در 21 دسامبر 2017 آمده است:
“در جلسه سیاستهای پولی که امروز برگزار شد، هیئت سیاستگذاری بانک ژاپن در مورد موارد زیر تصمیم گرفت. (1) بانک با اکثریت آرا (8 در برابر 1) در مورد کنترل منحنی بازده، دستورالعمل زیر را برای عملیات بازار برای تنظیم دوره بین جلسات تصویب کرد. [تبصره 1] نرخ بهره کوتاهمدت: بانک نرخ سود منفی 0.1 درصد را به ترازهای نرخ بهره در حسابهای جاری موسسات مالی در بانک اعمال میکند. نرخ بهره بلند مدت: بانک، اوراق قرضه دولتی ژاپن (JGB) را خریداری میکند، تا بازده 10 ساله JGB در حدود صفر درصد باقی بماند. با توجه به مبلغ JGBهای خریداری شده، بانک خریدهایی را با سرعت کم و بیش فعلی با هدف دستیابی به سطح هدف نرخ بهره بلندمدت که در این دستورالعمل مشخص شده است، انجام میدهد.”
جمع بندی
در این نوشتار تلاش شد تا ضمن معرفی صورتهای مالی بانک مرکزی، کاربردهای آنها در معاملهگری نیز مورد بررسی قرار بگیرد. صورتهای مالی بانک مرکزی نقشی اساسی در نوسانات جفتارزها دارند و شناخت و تحلیل زودهنگام این صورتها، میتواند در پپیدا کردن نقاط بهینه خرید یا فروش، بسیار موثر باشد. در نوشتار بعدی شیوه رمزگشایی این صورتهای بانکی شرح داده خواهد شد.