ریسک در بازارهای مالی
- ریسک شناسی
- کالج پیپس
- 15 دقیقه
ریسک در بازارهای مالی
ریسک چیست؟
در بازارهای مالی، ریسک به احتمال وقوع رویدادی اشاره دارد که منجر به زیان یا انحراف از بازدهی مورد انتظار میشود. ریسک بخشی جداییناپذیر از هر نوع سرمایهگذاری است، زیرا هیچ سرمایهگذاری نمیتواند کاملاً مطمئن باشد که بازدهی مشخصی را در آینده کسب کند. در بازارهای مالی، ریسک به معنای احتمال از دست دادن بخشی از سرمایه، نوسانات در بازدهی یا تغییرات ناگهانی در ارزش داراییها است.
ریسک در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد نظر و بازده واقعی در یک سرمایهگذاری گفته میشود؛ به عبارت دیگر زیان بالقوه قابل اندازهگیری یک سرمایهگذاری را ریسک مینامند. “وستون” و “بریگام” در تعریف ریسک یک دارایی مینویسند: ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. بنابراین ریسک، احتمال تغییر بین بازده واقعی و بازده پیشبینی شده است. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست؛ تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع را دارد، به این معنا که تغییر همیشه نامطلوب نیست.
فهرست مطالب
Toggleانواع ریسک در بازارهای مالی
1- ریسک بازار (Market Risk):
-
- ریسک بازار ناشی از نوسانات قیمت در بازارهای مالی است که به دلیل تغییرات در عوامل اقتصادی، سیاسی یا شرایط بازار رخ میدهد. این نوع ریسک بر همه داراییها تأثیر میگذارد.
- به عنوان مثال، افت شدید در بازار سهام یا افزایش ناگهانی نرخ بهره میتواند ارزش داراییها را کاهش دهد.
- زیرمجموعههای ریسک بازار شامل موارد زیر است:
- ریسک سهام (Equity Risk): نوسانات قیمت سهام.
- ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk): تغییرات در نرخ بهره که بر ارزش اوراق قرضه و سایر داراییها تأثیر میگذارد.
- ریسک ارز (Currency Risk): نوسانات نرخ ارز که بر سرمایهگذاریهای خارجی تأثیرگذار است.
- ریسک کالا (Commodity Risk): نوسانات قیمت کالاها مانند نفت، طلا، و مواد اولیه.
2- ریسک اعتباری (Credit Risk):
-
- این ریسک به احتمال عدم توانایی یا امتناع یک وامگیرنده در پرداخت بدهی خود اشاره دارد. برای مثال، وقتی یک شرکت یا دولت توانایی بازپرداخت اوراق قرضه را ندارد، سرمایهگذاران با ریسک اعتباری مواجه میشوند.
- این ریسک معمولاً در اوراق قرضه و وامها وجود دارد و میتواند به صورت نکول (Default) یا کاهش رتبه اعتباری شرکتها و کشورها ظاهر شود.
3- ریسک نقدینگی (Liquidity Risk):
-
- ریسک نقدینگی زمانی رخ میدهد که یک سرمایهگذار نتواند دارایی خود را به سرعت و بدون کاهش قیمت به فروش برساند. در بازارهایی با نقدینگی پایین، ممکن است سرمایهگذاران با مشکل فروش داراییهای خود مواجه شوند.
- این نوع ریسک به خصوص در داراییهایی مانند املاک و مستغلات یا اوراق بهادار با حجم معاملات کم شایع است.
4- ریسک تورم (Inflation Risk):
-
- ریسک تورم به احتمال کاهش ارزش واقعی سرمایهگذاری به دلیل افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید اشاره دارد. اگر نرخ تورم بالاتر از نرخ بازدهی یک سرمایهگذاری باشد، ارزش واقعی سرمایه کاهش مییابد.
- این نوع ریسک به ویژه در اوراق قرضه و سپردههای بانکی با نرخ بهره ثابت مشاهده میشود.
5- ریسک سیاسی (Political Risk):
-
- ریسک سیاسی ناشی از تغییرات در سیاستهای دولتی، بیثباتی سیاسی، انقلابها، یا تغییرات در قوانین و مقررات است که میتواند بر ارزش داراییها تأثیرگذار باشد.
- سرمایهگذاری در کشورهای با بیثباتی سیاسی بیشتر در معرض این نوع ریسک قرار دارد.
6- ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک (Systematic and Unsystematic Risk):
-
- ریسک سیستماتیک (Systematic Risk): این نوع ریسک به تمام بازار مربوط میشود و نمیتوان آن را با تنوعبخشی (Diversification) کاهش داد. این ریسک مربوط به کل بازار است. این ریسک را “ریسک غیرقابل حذف” و یا “ریسک بازار” نیز مینامند چراکه این ریسک بر کل بازار و نه تنها یک سهم یا صنعت خاص تأثیر میگذارد. نوسانات در نرخ بهره، تورم، یا بحرانهای اقتصادی نمونههایی از ریسک سیستماتیک هستند.
- ریسک غیرسیستماتیک (Unsystematic Risk): این ریسک مربوط به عوامل خاص یک شرکت یا صنعت است و میتوان آن را از طریق تنوعبخشی پرتفوی کاهش داد. ریسک غیرسیستماتیک را اصطلاحاً “ریسک مشخص” نیز مینامند. این گونه ریسکها اغلب ریسکهای درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط است؛ مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، مشکلات مالی وعدم درست عمل کردن سهامداران و غیره.
- طبق نظریههای ارائه شده در پرتفولیو، ریسک غیرسیستماتیک از بین میرود اما ریسک سیستماتیک همچنان پا برجاست. تغییر نرخ بهره، نرخ تورم، سیاستهای پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک میباشند. هر تغییر در عوامل ذکر شده بر روی شرایط کلی بازار تأثیر گذارند. تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک میباشد که میتوان به ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک کشور، ریسک بازار اشاره کرد.
- ریسک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل
7- ریسک بهرهبرداری یا عملیاتی (Operational Risk):
-
- این نوع ریسک ناشی از مشکلات داخلی در شرکتها، از جمله سیستمهای ناکارآمد، مشکلات مدیریتی، خطاهای انسانی، یا سوءاستفادههای مالی است که ممکن است باعث زیانهای غیرمنتظره شود.
8- ریسک قانونی (Legal Risk):
-
- ریسک قانونی زمانی ایجاد میشود که سرمایهگذاران با تغییرات در قوانین و مقررات یا مشکلات حقوقی مواجه شوند که میتواند تأثیر منفی بر بازدهی سرمایهگذاری داشته باشد.
عوامل ریسک در بازار فارکس و مثالهای آن
ریسک در بازار فارکس (Forex) میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود و انواع مختلفی از ریسکها در این بازار تأثیرگذار هستند. در ادامه، مثالهایی از ریسکهای رایج در فارکس و نحوه عملکرد آنها ارائه شده است.
- ریسک نرخ ارز (Currency Risk)
ریسک نرخ ارز زمانی رخ میدهد که ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر تغییر میکند. این نوسانات میتواند باعث ضرر یا سود در معاملات فارکس شود.
مثال: فرض کنید شما یک معامله خرید (Long) روی جفت ارز EUR/USD باز کردهاید، به این امید که یورو تقویت شود. اما در طول شب، به دلیل تغییرات سیاسی یا اقتصادی ناگهانی در اروپا، ارزش یورو نسبت به دلار کاهش مییابد. در نتیجه، شما با زیان مواجه میشوید.
- ریسک نوسانات (Volatility Risk)
بازار فارکس به دلیل حجم بالای معاملات و تأثیرات عوامل مختلف، بازاری نوسانی است. این نوسانات میتواند منجر به تغییرات غیرمنتظره در قیمت ارزها شود.
مثال: در یک روز مشخص، بانک مرکزی ژاپن ناگهان اعلام میکند که برنامهای برای مداخله در بازار جهت کاهش ارزش ین ندارد. این خبر میتواند باعث افزایش ناگهانی ارزش ین در برابر سایر ارزها شود. اگر شما پوزیشن فروش (Short) روی ین دارید، این نوسان غیرمنتظره میتواند ضرر بزرگی برای شما ایجاد کند.
- ریسک اعتباری (Credit Risk)
این ریسک زمانی رخ میدهد که طرف مقابل (کارگزار یا معاملهگر دیگر) نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند. در بازار فارکس، معاملهگران ممکن است با ریسک نکول طرف مقابل مواجه شوند، به ویژه در معاملات خارج از بورس (OTC).
مثال: شما در یک پلتفرم غیرمتمرکز فارکس معامله میکنید. اگر پلتفرم یا طرف معامله نتواند پرداختها را تسویه کند، شما ممکن است نتوانید سود خود را دریافت کنید و سرمایهگذاری شما در خطر قرار بگیرد! پس بهتر است یک بروکر معتبر انتخاب کنید!!!
- ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
نرخ بهره کشورها تأثیر زیادی بر ارزش ارزهای آنها دارد. وقتی نرخ بهره تغییر میکند، جریان سرمایهها به کشورها تغییر میکند که میتواند ارزش ارز را بالا یا پایین ببرد. (در این باره در بخش نرخ بهره کامل توضیح داده ایم، اگر در خاطرتان نیست بهتر است دو باره به آنجا رجوع کنید.)
مثال: فرض کنید که شما پوزیشن خرید روی جفت ارز USD/JPY دارید و انتظار دارید که دلار در برابر ین افزایش یابد. اما فدرال رزرو (بانک مرکزی ایالات متحده) اعلام میکند که نرخ بهره را کاهش میدهد. کاهش نرخ بهره معمولاً باعث کاهش ارزش دلار میشود و در نتیجه پوزیشن شما ممکن است زیانده شود.
- ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی به تغییرات در دولتها یا قوانین مرتبط با کشورها اشاره دارد که ممکن است تأثیر قابل توجهی بر ارزش ارزهای آن کشور داشته باشد.
مثال: انتخابات در بریتانیا نزدیک است و نتیجه انتخابات ممکن است منجر به تغییرات سیاسی بزرگ شود. اگر شما معاملهای روی جفت ارز GBP/USD دارید، نتیجه غیرمنتظره انتخابات میتواند باعث نوسانات شدید در ارزش پوند شود.
- ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
نقدینگی به توانایی خرید و فروش دارایی در بازار بدون تأثیر زیاد بر قیمت اشاره دارد. در زمانهای کمنقدینگی، ممکن است نتوانید پوزیشنهای خود را به سرعت و بدون زیان ببندید.
مثال: شما در طول ساعات غیر فعال بازار (مثلاً در بازه زمانی بین پایان جلسه معاملاتی آمریکا و آغاز جلسه آسیا) قصد دارید پوزیشن خود را ببندید. اما به دلیل نقدینگی کم در این ساعتها، اسپرد (تفاوت قیمت خرید و فروش) افزایش مییابد و شما با زیان بزرگتری مواجه میشوید.
- ریسک اهرم (Leverage Risk)
در فارکس، معاملهگران میتوانند با استفاده از اهرم (Leverage) موقعیتهایی بزرگتر از سرمایه خود باز کنند. این امر سود را افزایش میدهد، اما در عین حال ریسک زیان را نیز به شدت افزایش میدهد.
مثال: فرض کنید شما با استفاده از اهرم 1:100 وارد یک معامله شدهاید. اگر قیمت بازار تنها 1 درصد مخالف جهت پیشبینی شما حرکت کند، ممکن است کل سرمایه شما از دست برود.
- ریسک تحلیل اشتباه (Analysis Risk)
این ریسک زمانی به وجود میآید که تحلیل شما از بازار، بر اساس دادههای اشتباه یا فرضیات نادرست باشد.
مثال: شما بر اساس گزارش اشتباه یا شایعهای در مورد سیاستهای مالی اروپا، وارد معامله خرید روی یورو میشوید. اما این تحلیل اشتباه از آب درمیآید و به دلیل نبود تغییرات مورد انتظار، قیمت یورو کاهش مییابد و شما ضرر میکنید.
- ریسک رویدادهای غیرمنتظره (Event Risk)
رویدادهای غیرمنتظره مانند بلایای طبیعی، حملات تروریستی، یا بحرانهای اقتصادی میتوانند به صورت ناگهانی ارزش ارزها را تحت تأثیر قرار دهند.
مثال: فرض کنید در جفت ارز USD/JPY معامله میکنید و به طور ناگهانی یک زلزله بزرگ در ژاپن رخ میدهد. این رویداد میتواند باعث نوسانات شدید در ارزش ین شود و باعث زیان در پوزیشن شما گردد.
- ریسک گپ (Gap Risk)
گپ زمانی رخ میدهد که قیمت بازار از یک سطح به سطح دیگر بدون معاملات بین این دو سطح جهش میکند. این گپها میتوانند در شرایطی مانند تعطیلی بازار یا انتشار ناگهانی اخبار مهم رخ دهند.
مثال: شما یک پوزیشن خرید (Long) روی جفت ارز EUR/USD دارید و در طول تعطیلی آخر هفته، خبری منتشر میشود که تأثیر منفی بر یورو دارد. وقتی بازار روز دوشنبه باز میشود، قیمت EUR/USD پایینتر از سطح بسته شدن جمعه باز میشود و شما با یک زیان ناگهانی مواجه میشوید.
مدیریت ریسک در بازارهای مالی
مدیریت ریسک در بازارهای مالی، از جمله فارکس، به معنای شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسکهایی است که ممکن است در طول معاملات رخ دهد. هدف از مدیریت ریسک، کاهش ضررها و حفاظت از سرمایه است. در بازار فارکس، به دلیل نوسانات بالا و استفاده از اهرم، مدیریت ریسک اهمیت ویژهای دارد. در ادامه به اصول و استراتژیهای مختلف مدیریت ریسک اشاره میشود:
- تعیین سطح تحمل ریسک
قبل از ورود به معاملات، باید مشخص کنید که چه میزان ریسک حاضر هستید تحمل کنید. هر معاملهگر باید بداند که چه مقدار از سرمایه خود را برای هر معامله در معرض خطر قرار میدهد و تا چه حد میتواند زیان را بپذیرد.
استراتژی: بیشتر معاملهگران حرفهای پیشنهاد میدهند که در هر معامله نباید بیش از 1 تا 2 درصد از کل سرمایه خود را در معرض خطر قرار دهید. برای مثال، اگر 10,000 دلار سرمایه دارید، حداکثر زیانی که در هر معامله میپذیرید باید بین 100 تا 200 دلار باشد.
- استفاده از دستور توقف ضرر (Stop-Loss)
دستور توقف ضرر یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت ریسک است که به شما اجازه میدهد حداکثر زیان قابل تحمل خود را برای هر معامله از پیش تعیین کنید. توجه کنید که شاید ساده به نظر برسد ولی همین ابزار ساده و پیش پا افتاده می تواند منجی شما برای حفظ سرمایه هایتان باشد! پس همیشه پیش از ورود به معاملات اول از همه استاپ لاس را تعیین کنید!
استراتژی: فرض کنید شما معامله خرید (Long) روی جفت ارز EUR/USD با قیمت 1.1000 باز کردهاید و تصمیم دارید که اگر قیمت به 1.0950 برسد، از معامله خارج شوید. با استفاده از دستور توقف ضرر، میتوانید این خروج خودکار را تنظیم کنید تا از زیان بیشتر جلوگیری شود.
- تنوع بخشیدن به سبد معاملاتی (Diversification)
تنوعبخشی به سبد معاملات به این معنی است که سرمایه خود را بین چندین ارز یا دارایی مختلف تقسیم کنید تا ریسک کلی کاهش یابد. این روش میتواند به کاهش تاثیر نوسانات یک ارز خاص یا یک بازار بر روی کل سرمایه شما کمک کند. سرمایهگذاری در داراییهای مختلف و متنوع از بخشها و بازارهای گوناگون میتواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
استراتژی: به جای اینکه تمام سرمایه خود را روی یک جفت ارز مانند EUR/USD متمرکز کنید، میتوانید در چندین جفت ارز مختلف مانند GBP/USD، USD/JPY و AUD/USD نیز سرمایهگذاری کنید. اگر یک جفت ارز با نوسانات منفی مواجه شود، ارزهای دیگر ممکن است نوسانات مثبتی داشته باشند و به تعادل کمک کنند. همین مسئله در باره ی اختصاص بخشی از پرتفوی به دارایی های امن، طلا، بورس، اوراق و… نیز صدق می کند.
- مدیریت اندازه معاملات (Position Sizing)
مدیریت اندازه معاملات به معنای تعیین حجم معامله بر اساس میزان سرمایه و سطح ریسک قابل تحمل است. این کار کمک میکند تا در صورت زیان، تأثیر آن بر کل حساب شما حداقل باشد.
استراتژی: فرض کنید که شما حاضر به پذیرش زیان 1 درصد از سرمایه 10,000 دلاری خود در هر معامله هستید. اگر فاصله توقف ضرر شما 50 پیپ است، حجم معامله شما باید به گونهای باشد که زیان شما در صورت فعال شدن توقف ضرر برابر با 100 دلار باشد (1 درصد از 10,000 دلار).
- استفاده از اهرم (Leverage) با احتیاط
اهرم به شما این امکان را میدهد که با مقدار کمی سرمایه، موقعیتهای بزرگتری را در بازار باز کنید. هرچند که استفاده از اهرم میتواند سود را افزایش دهد، اما به همان اندازه میتواند زیانها را نیز افزایش دهد.
استراتژی: از اهرم با دقت و تنها در مواقعی استفاده کنید که به طور کامل از ریسکهای مرتبط با آن آگاه هستید. بیشتر معاملهگران توصیه میکنند که از اهرم بالا (بیش از 1:10) استفاده نکنید، مگر اینکه استراتژی بسیار مطمئنی داشته باشید.
- تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به معاملهگران کمک میکند تا تصمیمات بهتری در مورد زمان ورود و خروج از بازار بگیرند. این تحلیلها میتوانند به پیشبینی نوسانات بازار کمک کنند و در نهایت، ریسک معاملات را کاهش دهند.
استراتژی: با استفاده از تحلیل تکنیکال، نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملات خود را تعیین کنید و با تحلیل فاندامنتال از اخبار و رویدادهای اقتصادی مهم آگاه شوید تا از ریسکهای غیرمنتظره جلوگیری شود.
- تعیین نسبت ریسک به سود (Risk-to-Reward Ratio)
نسبت ریسک به سود، نسبت بین مقدار ریسکی که در یک معامله میپذیرید به سود احتمالی است. داشتن نسبت ریسک به سود مناسب باعث میشود که حتی با تعداد معاملات زیانده، همچنان به سود برسید.
استراتژی: بسیاری از معاملهگران توصیه میکنند که نسبت ریسک به سود حداقل 1:2 یا بیشتر باشد. به این معنا که در صورت موفقیت در معامله، سود شما دو برابر ریسکی باشد که پذیرفتهاید. برای مثال، اگر ریسک شما در معامله 100 دلار است، باید حداقل انتظار سود 200 دلاری داشته باشید.
- مدیریت احساسات
احساسات مانند ترس، طمع و هیجان میتواند به تصمیمات نادرست منجر شود و ریسک معاملات را افزایش دهد. مدیریت احساسات یکی از کلیدهای موفقیت در مدیریت ریسک است.
استراتژی: یک برنامه معاملاتی مشخص داشته باشید و به آن پایبند باشید. تصمیمات خود را بر اساس تحلیلها و استراتژیهای قبلی بگیرید، نه احساسات لحظهای. همچنین به یاد داشته باشید که زیانها بخشی از هر استراتژی معاملاتی هستند و نباید به دلیل چندین معامله زیانده، از اصول خود دور شوید.
- مدیریت ریسک از طریق هجینگ (Hedging)
هجینگ به معنای باز کردن موقعیتهای مخالف برای کاهش ریسک زیانهای بزرگ است. این استراتژی بیشتر توسط معاملهگران حرفهای استفاده میشود.
استراتژی: اگر شما پوزیشن خرید روی EUR/USD دارید و نگران نوسانات منفی در این جفت ارز هستید، میتوانید به طور همزمان یک پوزیشن فروش روی جفت ارز دیگری که با یورو در ارتباط است، مانند EUR/GBP باز کنید. این کار به کاهش ریسک شما در برابر نوسانات ناگهانی کمک میکند.
- استفاده از ابزارهای مشتقه (Derivatives):
استفاده از ابزارهایی مانند قراردادهای آتی (Futures) و اختیارات (Options) میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا در برابر نوسانات قیمتها محافظت شوند. قراردادهای آتی با تعهدات مشخص به معاملهگران اجازه میدهند تا قیمتها را در آینده قفل کنند، در حالی که اختیارات به معاملهگران حق انتخاب میدهند تا با انعطاف بیشتری به تغییرات بازار واکنش نشان دهند.
استراتژی: اگر معامله گر یک کلاس دارایی را در بازار خریداری کرده و انتظار داردکه این قیمت رشد داشته باشد، برای جلوگیری از ضرر حاصل از این خرید، از آپشن های موجود در جهت عکس معامله استفاده کند و به اصطلاح قیمت را قفل کند. فرض کنید که شما یک سرمایهگذار بزرگ در بازار سهام هستید و یک سبد سهام بزرگ در اختیار دارید. شما میتوانید برای محافظت از این سبد در برابر کاهش قیمتها:
- قراردادهای آتی فروش روی شاخص بازار سهام خریداری کنید تا در صورت کاهش قیمت، سود از قرارداد آتی زیان سبد سهام را جبران کند.
- یا اختیار فروش (Put Option) روی شاخص سهام خریداری کنید. اگر بازار سقوط کند، از این اختیار استفاده کرده و زیانهای سبد سهام خود را جبران میکنید.
جمعبندی:
ریسک در بازارهای مالی یکی از عوامل کلیدی است که سرمایهگذاران باید در نظر بگیرند. با درک انواع مختلف ریسک و استفاده از استراتژیهای مدیریت ریسک، میتوان تأثیرات منفی این عامل را کاهش داد و بازدهیهای بهتری از سرمایهگذاریها به دست آورد.
همانطور که دیدیم بازار فارکس (به عنوان بزرگترین بازار مالی جهان) با ریسکهای متنوعی همراه است که از نوسانات ارز تا تغییرات سیاسی و اقتصادی ناشی میشود. شناخت این ریسکها و اتخاذ استراتژیهای مناسب برای مدیریت آنها به معاملهگران کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرند و از ضررهای بزرگ جلوگیری کنند.
مدیریت ریسک در فارکس کلید موفقیت و بقا در این بازار پرنوسان است. استفاده از ابزارهای مختلف مانند توقف ضرر، مدیریت اندازه معاملات، تنوعبخشی و تحلیلهای مناسب میتواند به کاهش ضررها و افزایش سودها کمک کند. همچنین، به کنترل احساسات و پایبندی به استراتژیهای معاملاتی خود توجه کنید تا بتوانید در بلندمدت موفق باشید.