سناریوهای تاثیر گذار بر بازارهای جهانی در 2025 و 2026
- ویژه فارکس
- کالج پیپس
- 5 دقیقه
شرکت UBS در تازهترین گزارش خود به تحلیل چشمانداز بازار جهانی پرداخته و پنج سناریو را ارائه داده است که میتواند تأثیر زیادی بر وضعیت سرمایهگذاری در سالهای 2025 و 2026 داشته باشد.
سناریوی نخست به احتمال بازگشت دونالد ترامپ به ریاستجمهوری و کسب کنترل جمهوریخواهان بر هر دو مجلس کنگره اشاره دارد، هرچند که ممکن است اکثریت سنا ثابت نباشد، به اصطلاح Red Sweep.
بهنظر میرسد سیاستهای مالی در سال 2025 بر اساس توافقهای فعلی بین طرفین تقریباً نهایی شده باشند. اما از سال 2025 به بعد، تغییرات عمدهای در انتظار خواهد بود، زیرا اکثر کاهشهای مالیاتی تصویبشده در قانون کاهش مالیات و مشاغل در سال 2017 تا پایان آن سال منقضی میشوند.
تحلیلگران UBS در یادداشتی که در تاریخ 9 اکتبر منتشر کردند، خاطرنشان کردند: “ما تصور نمیکنیم که Red Sweep به سادگی منجر به افزایش مجدد TCJA شود، اما انتظار داریم که بخش قابل توجهی از TCJA تمدید شود.” بر اساس برآوردهای CBO، کسری مالی ممکن است به 4.4 تریلیون دلار افزایش یابد و پس از سال 2028 بخش بزرگی از آن از 7٪ تولید ناخالص داخلی فراتر برود که عمدتاً ناشی از هزینههای حفظ وضعیت موجود خواهد بود.
یکی دیگر از ویژگیهای این سناریو به کاهش مالیات شرکتها اشاره دارد که برآورد شده حدود 600 میلیارد دلار در دورهای 10 ساله هزینه خواهد داشت. این هزینه تقریباً میتواند از طریق لغو مقررات مالیات بر انرژی در قانون کاهش تورم تأمین شود.
با توجه به این موارد، کسری مالی بهطور بالقوه 4.4 تریلیون دلار در افق مالی نسبت به خط پایه CBO افزایش مییابد، چرا که بخش زیادی از این هزینهها به منظور حفظ کد مالیاتی فعلی صرف خواهد شد و کاهش معناداری در مالیاتهای شخصی صورت نخواهد گرفت.
کاهش مالیات شرکتها میتواند به طور بالقوه به رشد اقتصادی کمک کند، اما ترکیب سیاست مالیاتی داخلی با تعرفههای سختتر از سوی چین نشان میدهد که افزایش کسری نسبت به وضعیت کنونی ممکن است تأثیر قابلتوجهی بر رشد نداشته باشد.
در سناریوی دوم، در صورت موفقیت معاون رئیسجمهور هریس در انتخابات ریاستجمهوری و بازپسگیری مجلس نمایندگان توسط دموکراتها و احتمال حفظ سنا، شاهد آنچه که به اصطلاح “آبی سوئیپ” نامیده میشود، خواهیم بود.
کمپین هریس پیشنهاد کرده است که بر اساس برنامه دولت بایدن، بالاترین نرخ مالیاتی برای درآمدهای بیش از 400 هزار دلار به 39.6 درصد بازگردانده شود و برای درآمدهای مشترک بالای 450 هزار دلار نیز همین نرخ اعمال گردد.
این سیاست میتواند منجر به افزایش 400 میلیارد دلاری برای گروههای درآمدی دیگر در دوره زمانی بودجه گردد، که به معنای آن است که کل هزینه تمدید brackets برای تمامی گروههای دیگر حدود 1.7 تریلیون دلار درآمد از دسترفته خواهد بود.
به طور کلی، با توجه به تعدادی از پیشنهادهای افزایش درآمد، سیاستهای کمپین هریس احتمالاً کسری بودجه را تا حدود 2 تریلیون دلار در طول دوره 10 ساله بودجه افزایش میدهد. با متعادل کردن افزایش مالیات بر درآمدهای بالا و شرکتها و کاهش مالیات برای گروههای پایین درآمد، تخمین میزنیم که رشد اقتصادی در بهار 2026 و 2027 به ترتیب 0.3 و ~0.1 درصد نسبت به پیشبینیهای اولیه کمتر باشد.
سناریوی سوم نشاندهنده رکود اقتصادی در ایالات متحده است، که باید با اتخاذ تدابیر مناسب از سوی فدرال رزرو، خطر آن کاهش یابد. برغم اخبار مثبت در مورد بهبود اقتصاد، نشانههایی از استرس در خانوادهها به چشم میخورد.
معوقات کارتهای اعتباری و وامهای خودرو در نزدیکترین سطح به بحران مالی جهانی قرار دارند. ترازنامههای نقدینگی بالا اکنون برای 80 درصد پایین توزیع درآمد تقریباً نابود شده است و حتی در میان ثروتمندان، هزینههای ناشی از کووید-19 ممکن است به دلیل افزایش رکود کاهش یابد.
نظرسنجیهای تجاری در حال حاضر نمایی ترکیبی از وضعیت بازار را نشان میدهد، به طوری که سرمایهگذاری و ساختوساز با کاهشی قابل توجه مواجه شده است و کاهش هزینههای دولت تأثیر خود را بر فعالیتهای اقتصادی گذاشته است. به نظر میرسد بخشهای چرخهای و حساس به نرخ بهره به مدت طولانی در وضعیت رکودی قرار دارند، اما تقاضای قوی مصرفکننده، این الگوی انتقال معمول را بر هم زده است.
در این سناریو، با کاهش هزینههای مصرفکننده، ممکن است اعتماد شرکتها به تقاضا کاهش یابد. این مساله میتواند منجر به کاهش مخارج و در نتیجه کاهش استخدام و رشد منفی حقوق و دستمزد شود که خود، باعث کم شدن هزینهها و افزایش پسانداز احتیاطی خواهد گردید. فدرال رزرو با درک نیاز به انعطافپذیری، نرخ وجوه فدرال را به سطوح پایینتری بازگردانده است تا از این شرایط جلوگیری کند.
سناریوی چهارم به موضوع تعرفهها میپردازد، که یکی از پیشنهادات کلیدی ترامپ، رئیسجمهور پیشین، افزایش تعرفههای آمریکا بر چین به 60 درصد و برای سایر کشورها به 10 درصد بود. اگر این تعرفهها به مرحله اجرا برسند، به احتمال زیاد اجرای قانونی تعرفههای جدید بر چین تا نیمه دوم سال 2025 به تعویق خواهد افتاد (با در نظر گرفتن سپتامبر)، در حالی که تعرفههای مربوط به دیگر کشورها احتمالا در سال 2026 اجرایی خواهند شد.
تحقیقات نشان میدهد که هزینههای تعرفهای ایالات متحده در سالهای 2018 و 2019 به عهده این کشور بود، چرا که شرکتهای چینی قیمتها را برای حفظ سهم بازار کاهش ندادند. با این حال، حجم واردات از چین (و سهم بازار آن) به طور متوسط 22 درصد در سال اول و 36 درصد در طول 5 سال کاهش یافته است.
برای جلوگیری از دور زدن تعرفهها، انتظار میرود که توجه بیشتری به قوانین مبدا معطوف گردد.
سناریوی پنجم به موضوع کاهش زودهنگام بانکهای مرکزی اشاره دارد. فرآیند تسهیل پولی بانک مرکزی آغاز شده و نزدیک به 70 درصد از کل بانکهای مرکزی در حال حاضر اقدام به کاهش نرخ بهره کردهاند، علیرغم این که نرخ تورم اصلی هنوز در سطوح بالایی قرار دارد و 63 درصد از بانکهای مرکزی نتوانستهاند به اهداف تورمی خود دست یابند.
این سوال که “چرا در حال حاضر نرخ بهره کاهش مییابد؟” تا حدی میتواند مانع از کاهش بیشتر شود. با این حال، بر اساس تجربیات گذشته، مشاهده کردهایم که بازارها معمولاً کاهش نرخها را در شرایطی که بازار کار همچنان تنگ است، پیشبینی میکنند. هرچند ما در وضعیت تورم «چسبنده» به سر نمیبریم، کاهش زودهنگام میتواند به تسهیل فرآیند «آخرین مایل» کمک کند.
رشد جهانی در خارج از منطقه یورو و چین در حال حاضر کمی بالاتر از میانگین بلندمدت خود قرار دارد. این امر ممکن است به این معنا باشد که اگر ایالات متحده همانطور که پیشبینی میشود به کندی نرود و مصرف در منطقه یورو به تدریج افزایش یابد یا محرکهای بیشتری از سوی چین معرفی شود، اقتصاد جهانی شتاب بیشتری خواهد گرفت و رشد فراتر از روندهای گذشته خواهد بود.