اخبار اقتصادی آمریکا و عوامل موثر بر دلار
عوامل مؤثر بر بازار دلار و پارامترهای اقتصادی مورد نظر فدرال رزرو
در تقویم اقتصادی ایالات متحده، پارامترهای کلیدی اقتصادی به چند دسته مهم تقسیم میشوند که هر کدام به صورت منظم اعلام شده و تأثیر قابلتوجهی بر بازارهای مالی دارند. در این بخش به بررسی هریک از این عوامل و نقش و تاثیر آنها بر دلار می پردازیم. برخی از موارد زیر در بخشهای دیگر مورد بررسی قرار گرفته است ولی در اینجا به لحاظ خبری آنها را بررسی می کنیم و تاثیر احتمالی آن را در بازارهای مالی مورد مطالعه قرار می دهیم:
نرخ بهره [1]
این مفهوم عبارت است از نرخی که بابت جلوگیری از کاهش ارزش پول پرداختی در امروز و دریافتی در آینده (به دلیل ارزش زمانی پول و نرخ تورم) از وامگیرنده دریافت میشود. همچنین در شرایط متعارف بازار، به منظور جبران فرصتهای سرمایهگذاری وامدهنده، ممکن است مبلغی به عنوان حداقل سود مورد انتظار وامدهنده به این نرخ اضافه گردد. اما فیشر نرخ بهره را اینطور تعریف میکند: نرخ بهره درصد پاداش پرداختی بر روی پول، برحسب پول در تاریخ معین که معمولاً یکسال بعد از تاریخ معین است، میباشد.
هیچ کدام از شاخص های مالی و اقتصادی به اندازۀ نرخ بهره بر حرکات بازار ارز تاثیر بارز ندارند. اولین نکتۀ مهم دانستن این مطلب است که نرخ بهره ابزاری است که بانک های مرکزی از آن برای اعمال نفوذ بر ارز ملی بهره میبرند و یکی از حلقههای زنجیرۀ سیاست پولی یک کشور را تشکیل میدهد. نرخ های بهره کوتاه مدت درصد اعتبارهایی که توسط بانک مرکزی برای بانک های بازرگانی صادر می شوند را تعیین میکند. بانک های مرکزی به منظور زیر نظر گرفتن یک موج تورمی، بسته به اهدافشان، تلاش خواهند کرد تا در ارز ملی اعمال نفوذ کنند. بانکهای مرکزی این کار را از طریق تنظیم نرخ های بهره انجام میدهند. اگر تصمیم برای شمارش ابزارهای تورمی اتخاذ شود، بانک مرکزی سطح نرخ های بهره را افزایش خواهد داد. به این ترتیب میزان ابزارهای پولی در یک چرخۀ آزاد کوتاه خواهند شد که باعث میشود سطح تورم محدود نگه داشته شود. اگر تصمیم گرفته شود که پول به چرخۀ اقتصادی تزریق شود، نرخ های بهره کاهش پیدا میکنند. اگر نرخ بهره در کشوری بالاتر از سایر کشورها باشد، یک اختلاف درصد زیادی پیش میآید و موجب میشود ارز آن کشور به عنوان یک ابزار سرمایه گذاری، جذاب شود. به این ترتیب تقاضا برای خرید ارز آن کشور در بازار جهانی مبادلات ارزی افزایش پیدا می کند و نرخ مبادله ای آن ارز رشد می کند.
تولید ناخالص ملی (GDP)
تولید ناخالص داخلی[2] رایجترین وسیله اندازهگیری اقتصاد یک کشور است. تولید ناخالص داخلی را میتوان به عنوان ارزش کل همه کالاها و خدمات تولیدشده در داخل مرزهای یک کشور، بهویژه برای مدت زمانی معین (معمولاً 1 سال) دانست. هر چیز تولید شده در کشور، بدون توجه به ملیت یا کارگران درگیر یا مالکیت شرکتهای تولید کالا، برای محاسبه تولید ناخالص داخلی استفاده میشود. به طور خلاصه، اگر در درون مرزهای کشور تولید شده باشد، به عنوان بخشی از تولید ناخالص داخلی محاسبه میشود. به طور کلی، افزایش در تولید ناخالص داخلی در سال جاری در مقایسه با سال قبل، به عنوان یک شاخص مثبت ارزیابی میشود. به طور طبیعی این امر یعنی اینکه اگر ارزش تولید کشور افزایش داده شود، یک افزایش مشابه در نیروی کار و به احتمال زیاد به اشتغال بیشتر و درآمد بالاتر منتج میشود.
شاخص دیگری هم با نام خالص تولید ملی (GNP) وجود دارد که تولیدات کل شهروندان یک کشور را محاسبه میکند. این شاخص شامل فعالیتهای اقتصادی افراد در خارج از کشور هم میشود.
شاخص تولید ناخالص اسمی (Nominal GDP) و واقعی (Real GDP):
با توجه به اینکه GDP ارزش پولی تمامی فعالیتهای اقتصادی است معمولاً تحت تأثیر تورم قرار میگیرد. معمولاً در یک دوره زمانی خاص قیمتها افزایش مییابند و این افزایش قیمتها در GDP هم دیده میشود. به همین دلیل GDP اسمی هر کشوری میتواند به خاطر افزایش فعالیتهای اقتصادی و یا تنها به خاطر افزایش قیمتها باشد. اقتصاددانان برای حذف این مشکل از شاخص Real GDP یا تولید ناخالص داخلی واقعی استفاده میکنند نه شاخص اسمی آن. در شاخص GDP واقعی اثر تورم منفی یا مثبت از دادهها حذف میشود. به کمک GDP واقعی میتوان فعالیتهای اقتصادی را با سال پایه مقایسه کرد و نگران انحراف دادهها به خاطر تورم نبود.
چرا شاخص GDP نوسان میکند؟
شاخص GDP به خاطر چرخههای تجاری نوسان میکند. زمانی که اقتصاد کشوری در حالت رونق قرار دارد و GDP سیر صعودی دارد، در نهایت به نقطهای میرسد که سرعت رشد تورم بالا میرود و ظرفیت بازار کار و تولید به سطح کامل میرسد. در این شرایط بانک مرکزی با شروع سیاستهای انقباضی نرخ بهره را بالا میبرد تا سرعت رشد اقتصاد و تورم را کنترل کند. طبق سیاستهای انقباضی، نرخ بهره یا همان هزینه استقراض پول بالا میرود و مصرفکنندگان و شرکتها از میزان مخارج خود میکاهند و رشد اقتصادی کُند میشود. کاهش تقاضا باعث اخراج نیروی کار میشود و در ادامه اطمینان مصرفکنندگان به آینده اقتصادی تضعیف میشود و تقاضا پایین میآید. برای اینکه این چرخه پایان یابد، بانک مرکزی سیاستهای انبساطی را شروع میکند تا با کاهش نرخ بهره از رشد اقتصادی و اشتغال حمایت کند. سیاستهای انبساطی تا وقتی که اقتصاد وارد فاز رونق نشده ادامه مییابد.
چگونه اخبارتولید ناخالص داخلی / ملی بر بازارها اثر می گذارد؟
بازار ارز: نتایج تولید ناخالص داخلی قوی نشاندهنده اقتصاد سالم است و نشان میدهد که ممکن است ارزش یک ارز نسبت به ارز کشورهای با اقتصاد ضعیفتر، افزایش یابد و این ممکن است به افزایش تقاضا برای آن ارز منجر شود.
بازار اوراق قرضه: هنگامیکه تولید ناخالص داخلی ضعیف است، سرمایهگذاران ممکن است دریابند که ابزار درآمد ثابت، بازخورد بهتری نسبت به هر سهام یا ارز خارجی دارد. برعکس، هنگامیکه اقتصاد در حال رشد است، سرمایهگذاران ممکن است اوراق قرضه خود را به نفع ارز خارجی یا سهام کاهش دهند.
بازار بورس اوراق بهادار: هنگامی که گزارشهای متوالی تولید ناخالص داخلی، نشان میدهد که اقتصاد در حال گسترش است، سرمایهگذاران اعتماد بیشتری به توانایی شرکتها برای شکوفایی هرچه بیشتر پیدا میکنند. به همین دلیل، آمار تولید ناخالص داخلی میتواند فعالیت مطلوب در بازار سهام را که به یک بازار صعودی منجر میشود افزایش دهد.
سرانه تولید ناخالص داخلی یا GDP per capita
اقتصاددانان با تعدیل GDP شاخصهای جدیدی را به وجود آوردهاند تا بتوانند قدرت اقتصادهای دنیا را با یکدیگر مقایسه کنند. به طور مثال شاخص اسمی GDP یک شاخص ضعیف برای مقایسه قدرت اقتصادی کشورهاست. جمعیت و هزینه زندگی در سرتاسر دنیا یکسان نیست. به طور مثال مقایسه GDP اسمی چین و ایرلند نمیتواند کار درستی باشد. اول از همه چین تقریباً ۳۰۰ برابر بیشتر از ایرلند جمعیت دارد. برای حل این مشکل از شاخص سرانه تولید ناخالص یا GDP per capita استفاده میشود. برای محاسبه این شاخص کافی است که GDP کل را به جمعیت آن کشور تقسیم کرد. عدد به دست آمده میتواند استاندارد زندگی آن کشور را به ما نشان دهد.
با این حال حتی این شاخص هم کامل نیست. فرض کنید GDP سرانه در چین ۱۵۰۰ دلار است و در ایرلند ۱۵ هزار دلار. این بدین معنی نیست که هر فرد معمولی در ایرلند ۱۰ برابر بیشتر از شهروند چینی درآمد دارد. این شاخص نمیتواند هزینههای زندگی در یک کشور را در نظر بگیرد. به همین دلیل از شاخص برابری قدرت خرید (PPP) برای حل این مشکل استفاده میشود. این شاخص نشان میدهد که با مقدار پول مشخص چقدر میتوان کالا و خدماتی را در کشورهای مختلف خریداری کرد. در این روش با مقایسه سبد کالا و خدمات در دو کشور متفاوت و با احتساب نرخ ارز میتوان به استاندارد زندگی اشخاص در کشورهای مختلف دست یافت.
شاخص سرانه واقعی GDP با شاخص برابری قدت خرید تعدیل میشود و میتواند درآمد واقعی را نشان دهد. این شاخص برای ارزیابی رفاه به کار میرود. به طور مثال شاید شخصی در نیویورک سالانه ۱۰۰ هزار دلار درآمد داشته باشد، اما درآمد شخصی در وایومینگ آمریکا سالانه ۵۰ هزار دلار باشد. از نظر اسمی شخصی که در نیویورک زندگی میکند درآمد بهتری دارد. اما در حقیقت هزینه زندگی در نیویورک سه برابر وایومینگ است. به همین دلیل درآمد واقعی شخصی در وایومینگ بالاتر از نیویورک است.
تراز تجاری
تراز تجاری[3] یا صادرات خالص (بعضی مواقع با نماد NX مشخص میشود)، تفاوت میان ارزش پولی واردات و صادرات خروجی در طی یک دوره معین در اقتصاد. این مفهوم، رابطه بین واردات و صادرات کشورها است. اگر صادرات بیشتر از واردات باشد مقدار مثبت به نام مازاد تجاری مشخص میشود. اگر واردات بیشتر از صادرات باشد مقدار منفی به نام کسری تجاری یا شکاف تجاری مشخص میشود .
کسري تجاري در حالتي به وجود می آید که میزان صادرات از واردات کمتر باشد ، معضلی که اقتصاد آمریکا در حال حاضر به آن گرفتار است و حالت برعکس ان يعني مازاد تراز تجاري در حالت بیشتر بودن صادرات از واردات رخ میدهد وضعيتي که درحال حاضر براي چین وجود دارد. صادرات و واردات اجزا مهم يك اقتصاد به شمار میروند به گونه اي که تقریبا ۱۲ تا ۱۴ درصد از تولید ناخالص ملي (GDP) به این مساله مرتبط است به طور معمول صادرات بیشتر به معني سود بیشتر شرکتها و در نتیجه بازار سهام قویتر می باشد.
عوامل تاثیرگذار بر روی تراز تجاری
- هزینههای تولید (زمین، نیروی کار، سرمایه و غیره)
- هزینه در دسترس بودن مواد اولیه کالاهای واسطه و ورودیهای دیگر
- حرکات نرخ ارز
- مالیات و محدودیت تجارت
- موانع غیر تعرفهای مانند محیط زیست، بهداشت و استانداردهای ایمنی
- در دسترس بودن ارز خارجی کافی برای پرداخت واردات
- میزان کالاهای تولیدشده در کشور ( تحت تاثیر عرضه)
اهمیت: در صورت افزایش کسري در بلند مدت ارز مربوط ضعيف مي شود.
اوضاع بیکاری
نرخ بیکاری[4]
نرخ افراد بیکار نسبت به کل نیروي کار که بر حسب درصد بیان میشود. معمولا جامعه اي با ظرفیت کامل اشتغال، نرخ بيكاري 5. 5 تا ۶ درصد را دارا مي باشد. افزایش این نرخ باعث ضعف ارز مربوطه میشود و بالعكس. اما کاهش زیاد این نرخ و در نتیجه کمبود نیروي كار مي تواند بر حقوق درخواستي کارگران تاثیر بگذارد.
لیست حقوق بگیران مشاغل غیرکشاورزي[5]
این گزارش حاکی از اشتغال در بخش خصوصی در سطح ملی است که شامل بخش کشاورزی نمی شود. این گزارش با در نظرگرفتن تقریبا ۲۴ میلیون کارمند در ۱۹ صنعت اصلی کشور های امریکای شمالی حاکی از حرکت و جابجایی در بازار کاری و کارمندان بین صنایع است.
گزارش NFP اطلاعاتی را در مورد بازار کار آمریکا، چگونگی وضعیت اقتصادی و پیشبینی آن میپردازد. در صورتی که وضعیت اقتصادی مناسب نباشد، کمپانیها کارگران جدید استخدام نکرده و حتی ممکن است بعضی از کارکنان خود را نیز اخراج کنند. متعاقبا این افراد درآمد خود را از دست داده و نمیتوانند پول خود را برای موارد مختلف خرج کنند که این باعث کاهش درآمد کلی و مخارج مصرف کنندگان میشود و همین امر منجر به کاهش سرعت رشد اقتصادی خواهد شد.
در طرف مقابل اگر وضعیت اقتصادی مناسب باشد، کمپانیها کارکنان جدیدی استخدام کرده و این افراد اکنون پول بیشتری دارند و میتوانند درآمد اضافه خود را صرف خرید چیزهای مختلفی کنند و همین مورد باعث افزایش سرعت رشد اقتصادی خواهد شد.
تفاوت شاخصهای NFP و ADP در محاسبه یا عدم محاسبه رشد اشتغال دولتی آمریکاست. در گزارش NFP مجموع موقعیتهای شغلی ایجادشده در بخش خصوصی و دولتی محاسبه میشود، اما در ADP تنها رشد اشتغال بخش خصوصی در نظر گرفته میشود.
متوسط دستمزد ساعتی[6]
این شاخص به طور میانگین، درآمد افراد در هر ساعت را نشان می دهد. این معیار تا حد زیادی مشخص کننده میزان تورم در بین افراد می باشد. چنانچه این معیار به طور ناگهانی بالا رود، نشان دهنده تمایلات تورمی در اقتصاد میباشد. در صورت افزایش این معیار، میتوان این طور برداشت کرد که نیاز به استخدام نیروهای جدید احساس میشود.
متقاضیان بیمه بیکاری[7]
این معیار نشان میدهد که در طول بازههای زمانی گذشته، چه تعداد از افراد برای اولین بار درخواست بیمه بیکاری پر کرده و خواهان استفاده از مزایای آن هستند. در حقیقت این معیار نشان دهنده تعداد افرادی هست که شغلی ندارند، جویای کار بودند و یا از محل کار خود اخراج شدهاند. هر چه این میزان بیشتر باشد نشان از اقتصاد ضعیف و رکود دارد و میزان کم آن نشان از استخدام نیروها و اقتصاد قوی دارد.
شاخص هزینه اشتغال[8]
شاخص هزینه اشتغال (ECI) یک گزارش اقتصادی سه ماهه است که جزئیات تغییرات هزینه های کار برای مشاغل در اقتصاد ایالات متحده را شرح می دهد. ECI توسط اداره آمار کار (BLS) ، در وزارت کار ایالات متحده تهیه شده است.
در این شاخص داده ها از طریق بررسی جداگانه مشاغل غیر کشاورزی (حدود 4500 نمونه) و دولت های ایالتی و محلی (حدود 1000 نمونه) جمع آوری شده و شاخص دارای وزن پایه 100 است.
ECI یکی از اصلی ترین شاخص های اقتصادی است که توسط فدرال رزرو برای تعیین سیاست های پولی و تنظیم نرخ بهره مورد استفاده قرار می گیرد. این شاخص همچنین در تعیین تعدیل حقوق و دستمزد سالانه کارمندان دولت ایالات متحده با تعدیل برنامه های کلی در کل استفاده می شود. نظرسنجی جبران خسارت ملی – روندهای اشتغال اشتغال شاخص های سه ماهه ای را برای اندازه گیری تغییر در طول زمان در هزینه های نیروی کار (ECI) و اندازه گیری داده های سه ماهه متوسط هزینه های متوسط در ساعت کار (ECEC) تولید می کند.
اوضاع اقتصادی
شاخص قیمت مصرف کننده[9]
مفهومی ثابت و تعریف شده از کالاها و خدمات مورد استفاده يك مصرف کننده شامل: غذا، سوخت، مسکن، پوشاك، حمل و نقل، بهداشت و درمان، آموزش و تفریحات، قیمت گذاري مي شود و با اعمال ضرایب اماري این شاخص مهم به دست می اید. این شاخص را هزینه زندگي (Cost of Living) نیز می نامند این شاخص به نحو مطلوبي روند تورم را نشان میدهد. براي بررسي دقيق تر، گزارشی که در آن غذا و سوخت به حساب نیامده اند تهیه میشود که به آن Core CPI گفته میشود، این شاخص تحت تاثیر نوسان قیمت سوخت و غذا که بیشترین چگالي را CPI دارند قرار نمیگیرد و تصویر بهتري از روند تورم نشان میدهد. در صورت افزایش CPI شاهد تاثيرهاي متفاوتي هستيم فرضا اگر این افزایش تنها به علت افزایش قیمت سوخت باشد Core CPI افزايشي نخواهد داشت وتحليل تاثير تورمي نیاز به فاکتورهای دیگر خواهد شد.
شاخص قیمت تولید کننده[10]
این شاخص تغيير قمیت عمده فروشي سبد ثابتي از کالاها و مواد اولیه (نفت، گاز، فولاد، فلزات، موادغذايي و…) را اندازه گيري ميکند و البته خدمات را به شمار نميآورد. این شاخص همچنین بر CPI تاثیر عمدهاي دارد و از آن میتوان براي تشخيص روند تورم در سطح کلان استفاده کرد. همانند CPI این شاخص تغبیرات مختلفي دارد، لازم به توضیح است که اینگونه شاخصها شامل جزئیات زيادي هستند که تغبیرات مختلف را به وجود میاورد . این شاخص يك شاخص فرعي دارد که PPI را جداي از بخشهاي مواد غذايي و انرژي، که عمده مصرف را تشكيل ميدهند، محاسبه میکند و این شاخص که PPI Core Rate ناميده ميشود نقش مهمي در تحلیل بازي ميکند، و اگر بخواهیم در يك جمله تاثير PPI را بر ارز بدانیم افزایش این شاخص نشانه وجود تورم خواهد بود که در صورت همراه شدن با افزایش نرخ بهره به قدرت گرفتن ارز خواهد انجامید.
شاخص اطمینان مصرف کننده[11]
این شاخص بر اساس نظرسنجي از ۵۰۰۰ مصرف کننده درباره نگرش آنها به وضعیت حال و انتظار آنها درباره آینده اقتصاد، محاسبه میشود. این شاخص در مواردي مي تواند نشان دهنده تغییر ناگهاني در الگوهاي مصرف باشد و از آنجایی که خرج کردن مصرف کنندگان تقریبا دوسوم حجم اقتصاد را در بر میگیرد، این شاخص میتواند بینش خوبي درباره جهت گیري اقتصاد ارائه دهد. با این همه، تغییر بیشتر از ۵ درصد به عنوان يك تغيير قابل توجه مورد بررسي قرار میگیرد.
شاخص خرده فروشي[12]
این شاخص بر اساس میزان خرده فروشي فروشگاههاي زنجيره اي بزرگ تهيه مي شود و قدرت خرید را در يك اقتصاد نشان مي دهد. این شاخص به دلار محاسبه ميشود و ضریب تورم در آن دخالت داده نمیشود اما براي تعطيلات ویژه مانند کریسمس که افزایش ناگهاني در ضریب به وجود میاید ضرایب خاصي در نظر گرفته شده است. همچون شاخصهاي دیگر، براي قابل اطمینان شدن این شاخص، فروش اتومبیل را از آن کم میکنند تا شاخص از نوسانات ناگهاني در امان باشد. این شاخص شامل جزئیات زيادي میشود که در صورت مطالعه دقیق میتوان به تغيير در زمينههاي سرمايهگذاري پي برد. از آنجاييکه افزایش این شاخص نشانه رشد اقتصادي مي باشد ممکن است بانك مركزي نرخ بهره را براي جلوگيري از تورم بالا ببرد و به قوي شدن ارز منجر شود.
شاخص مدیران خرید[13]
این شاخص با بررسی عملکرد ۳۰۰ مدیر خرید که از ۲۰ نوع صنعت مختلف هستند مورد مطالعه قرار میگیرد. اگر این شاخص بالای ۵۰ درصد باشد بهبود شرایط کسب و کار و کمتر از ۵۰ درصد انقباضی شدن اقتصاد را نشان میدهد. نقاط قوت این شاخص ارائه به موقع در شروع هر ماه برای ماه قبل،کمک به پیش بینی PPI یا همان شاخص قیمت تولید کننده و پیش بینی GDP است. محبوبیتش بیشتر برای تشخیص فشار تورمی و فعالیتهای اقتصادی کارخانه ها است و البته با شاخص CPI یا همان شاخص قیمت مصرف کننده (تورم) قابل مقایسه نیست اما چون زودتر منتشر میشود اثراتش بسیار سریع است. این شاخص به سرعت در بازار سهام اثر میگذارد اما مشکل بزرگ آن عدم توجه به حقوق و دستمزدها در بخش تولید است که هزینه های زیادی در بخش تولید را شامل میشوند.
شاخص PMI توسط دو موسسه مدیریت عرضه (ISM: Institute for supply management) و گروه مارکیت (Markit Group) محاسبه می شود. ISM ، شاخص PMI را برای ایالات متحده آمریکا محاسبه کرده و گروه مارکیت ، با استفاده از اطلاعات ۲۰۰۰۰ شرکت خصوصی، این شاخص را برای ۳۰ کشور دنیا آماده و منتشر می کند. هر دو موسسه از روش های خاص خود برای محاسبه شاخص PMI استفاده میکنند. بسیاری از کشورها از این شاخص برای ارائه اطلاعات دقیق به متخصصین و تحلیلگران استفاده میکنند.
حال به مقایسه این دو موسسه و روش های محاسبهی آنها میپردازیم:
- Markit Group معمولا به صورت ماهیانه آمار و اطلاعات دقیق شرکتهای مختلف در بخشهای کارخانهای، ساختمان، خرده فروشی و خدمات، که این اطلاعات شامل موارد متغیر در بخش تولیدات کارخانهها، سطح قیمت ها، موجودات کارخانه ها و سفارشات مصرف کنندگان می باشد را جمع آوری میکند.
- اما در روش ISM، کل سفارشات ثبت شده و سرعت در تحویل هم در نظر گرفته شده و فقط به شرکتهای خصوصی بسنده نمیکند و کل بخشهای سیستم نایکس (NAICS: North American Industry Classification system )که شامل بخش های زیرساختی، معدن، کشاورزی و…. هست را در نظر میگیرد. در صورتی که این بخش ها در روش Markit Group حائز اهمیت نیستند. روش ISM شامل دو بخش تولیدی و خدماتی است. در روش خدماتی این شاخص بر اساس تحقیق از حدود ۳۷۰ شرکت در بخشهاي مالي، بيمه، املاك، ارتباطات صورت میگیرد و در واقع وضعیت را در بخش خدمات نشان مي دهد.
شاخص مدیران خرید شیکاگو (PMI)
شاخص مدیران خرید شیکاگو (PMI) سلامت اقتصادی بخش تولید در منطقه شیکاگو را تعیین می کند. اعداد بالای 50 نشان دهنده گسترش بخش تولید است. اما اعداد زیر50 نشان دهنده انقباض است. PMI شیکاگو میتواند در پیش بینی PMI تولید ISM کمک کند. هر ایالت گزارش PMI مجزا دارد ولی اهمیت گزارش شیکاگو در اعلام آن پیش از رسیدن گزارش نیویورک است.
قرائت بالاتر از حد انتظار باید برای USD مثبت / صعودی باشد ، در حالی که قیمتی کمتر از حد انتظار باید برای USD منفی / نزولی باشد.
شاخص تولید فدرال رزرو فیلادلفیا [14]
شاخص تولید فدرال رزرو فیلادلفیا سطح نسبی شرایط عمومی تجارت در فیلادلفیا را ارزیابی میکند. مقدار بالای صفر نشانگر بهبود شرایط اقتصادی است و در زیر صفر نشان دهنده بدتر شدن شرایط است. این داده ها از نظرسنجی در مورد 250 تولید کننده در منطقه رزرو فدرال فیلادلفیا جمع آوری شده است. این گزارش نیز به دلیل تقدم زمانی نسبت به گزارش موسسه ISM از اهمیت بالایی برخوردار است.
قرائت بالاتر از حد انتظار، باید تاثیر مثبت / صعودی برای USD داشته باشد، در حالی که مقدار کمتر از حد انتظار باید روند منفی / نزولی برای USD ایجاد کند.
میزان سفارش کالاهاي بادوام[15]
این شاخص شامل عناوین کلی مانند کالاهای سرمایه ای ( ماشین آلات، تجهیزات، مجتمع های بزرگ ) حمل و نقل و سفارشات دفاعی میشود. از آنجایی که این شاخص تغییرات تولید را پیش بینی میکند بنابراین در چرخه اقتصادی نقش بسزائی دارد. این شاخص میزان سفارشات کالاهای با دوام را نشان میدهد، به عبارت دیگر نشان میدهد که کارخانجات در طی ماههای آینده چه مقدار مشغول انجام این سفارشات خواهند بود.
لازم به ذکر است که کالای با دوام به کالایی گفته میشود که عمر بیش از ۳ سال دارند، به عنوان مثال میتوان به مبلمان، جواهرات و اتومبیل اشاره کرد. از آنجایی که این کالاها زمانی خریداری میشوند که خریدارن از لحاظ مالی در وضعیت مناسبی هستند یا اگر این خریدارن شرکتها باشند زمانی این کار را انجام میدهند که نسبت به آینده وضعیت کار خود اطمینان دارند بنابراین افزایش قابل توجه در این شاخص میتواند نشان دهنده مناسب بودن اوضاع از لحاظ اقتصادی باشد، پس این خبر هم با ارزش دلار رابطه مستقیم دارد. در حقیقت این خبر میزان تقاضا برای کالاهای با دوام تولید شده در امریکا را نشان میدهد حال این تقاضا میتواند از داخل یا خارج کشور باشد و افزایش تقاضا به دنبال خود افزایش در تولید را به دنبال خواهد داشت.
میزان سفارشات کارخانهها[16]
سفارشات کارخانهها، شاخص اقتصادی ارزش دلاری کالاهای کارخانهها است. سفارشات تولیدی – تفاوت خالص بین سفارشات این ماه و سفارشات لغو شده دوره پیش است که شامل سفارشات کالاهای بادوام (Durable Goods Orders) و سفارشات کالاهای مصرفی (Non-durable goods orders) میشود.
گزارش سفارشات کارخانه شامل چهار بخش است:
- سفارشات جدید، که رشد یا کند شدن سفارشات را نشان میدهد
- سفارشات انجام نشده، که نشان دهنده وجود معوقاتی در تولید است
- حمل و نقل ، که فروش فعلی را نشان می دهد
- موجودی ، که نشان دهنده قدرت تولید فعلی و آینده است
رشد این شاخص نشانگر بالا رفتن فعالیت تولیدی و در نتیجه رشد احتمالی آن خواهد بود و بالعکس کاهش یافتن شاخص نشانگر کم شدن تولید می باشد.
شاخص اعتماد مصرف کنندگان [17]
شاخص اعتماد مصرف کنندگان، میزان خوشبینی را که مصرفکنندگان نسبت به وضعیت کلی اقتصاد و وضعیت مالی شخصی خود احساس میکنند، اندازه گیری میکند. اگر مصرفکننده به اقتصاد آینده نزدیک مالی و شخصی خود اعتماد داشته باشد، بیش از پس انداز خود هزینه خواهد کرد.
یعنی وقتی اعتماد مصرف کننده بالا باشد، خریداران بیشتر خرید میکنند. وقتی این شاخص پایین است ، مصرفکنندگان تمایل بیشتری به پس انداز و به تبع آن هزینه کمتری دارند. روند ماه به ماه در اعتماد مصرف کننده منعکس کننده چشم انداز مصرف کنندگان با توجه به توانایی آنها در یافتن و حفظ شغلهای خوب با توجه به درک آنها از وضعیت فعلی اقتصاد و وضعیت مالی شخصی آنها است.
CCI براساس داده های حاصل از نظرسنجی ماهانه از 5000 خانوار آمریکایی است. داده ها برای کل ایالات متحده و برای هر یک از 9 منطقه سرشماری کشور محاسبه شده است. این نظرسنجی شامل پنج سوال در مورد موضوعات زیر است:
- شرایط فعلی تجارت
- شرایط کسب و کار برای شش ماه آینده
- شرایط فعلی اشتغال
- شرایط استخدام برای شش ماه آینده
- درآمد کل خانواده برای شش ماه آینده.
نظر در مورد شرایط فعلی تا 40٪ شاخص و انتظارات در مورد آینده 60٪ را تشکیل میدهد ، بنابراین آن را به “شاخص پیشرو” تبدیل میکند. (شاخص پیشرو عبارت است از هر شاخصی که بتواند متغیر قابل اندازهگیری خاصی را پیش از وقوع تغییر، تحرک، یا تغییر روند پیشگویی کند)
پس از جمع آوری تمام نظرسنجیها، پاسخ های مثبت هر سوال بر روی مجموع پاسخ های مثبت و منفی آن تقسیم می شود. سپس مقدار نسبی حاصل به عنوان “مقدار شاخص” مورد استفاده قرار میگیرد و در مقایسه با هر مقدار ماهانه مربوطه برای سال 1985 قیاس میشود. در آن سال ، به طور دلخواه نتیجه شاخص 100 تعیین شد. آن سال چون چرخهی اقتصادی نه اوج بود و نه حضیض، بعنوان سال محک انتخاب شد. مقادیر شاخص برای هر پنج سوال به طور متوسط با هم تولید می شوند تا CCI تولید شود.
اهمیت: اعتماد مصرف کننده به طور معمول با گسترش اقتصاد افزایش مییابد و با انقباض اقتصاد کاهش مییابد. در ایالات متحده ، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این معیار شاخصی از عملکرد بازار سهام است. باید توجه داشت رشد CCI عامل مثبتی برای توسعه اقتصاد ملی کشور و در نتیجه افزایش نرخ دلار خواهد بود.
با توجه به اهمیت این شاخص در ایالات متحده برخی شاخصهای مشابه برای سنجش احساس و میزان اعتماد مصرفکنندگان به کارگرفته میشود:
- شاخص احساس مصرف کننده دانشگاه میشیگان[18] (MCSI)
- شاخص آسایش مصرف کننده بلومبرگ[19]
- میانگین شاخص اطمینان مصرف کننده[20]
- شاخص اطمینان اقتصادی گالوپ[21]
همچنین کشورهای بسیاری از ایدههای مشابه برای سنجش اعتماد مصرفکننده ها استفاده میکنند ازجمله: کانادا، ژاپن، هند، اسپانیا، اسراییل، بریتانیا و. . .
شاخص تولید صنعتی و ظرفیت مصرف[22]
شاخص تولید صنعتی (IPI) یک شاخص اقتصادی ماهانه است که میزان تولید واقعی در صنایع تولیدی ، معدنی، برق و گاز را نسبت به یک سال پایه اندازهگیری میکند.
شاخص های تولید عمدتا به عنوان شاخص های فیشر با وزن بر اساس برآورد سالانه ارزش افزوده محاسبه می شوند. از آنجا که شاخص های فیشر فقط اطلاعات رشد را حفظ می کنند ، مقدار در سال پایه (در حال حاضر 2012) به دلخواه 100 تعیین میشود. این شاخص ، به همراه سایر شاخص های صنعتی و ساخت و ساز ، عمده تغییرات در تولید ملی در طول چرخه تجارت را تشکیل می دهد.
ظرفیت مصرف یا Capacity Utilization در واقع حداکثر توان تولیدی یک مجموعه است که با یک برنامه نرمال کاری(از جمله مقدار معقول کارگر، ساعت کاری نرمال و تجهیزات مطلوب میتوان بدان دست یافت.
این گزارش در میانه هر ماه توسط هیئت مدیره فدرال رزرو (FRB) منتشر میشود و گزارش آن توسط شورای همایش، یک اتاق فکر اقتصادی مبتنی بر اعضا ارائه میشود. FRB همچنین تجدید نظر در برآوردهای قبلی را در پایان هر مارس منتشر می کند.
هزینه های مصرف شخصی (PCE)[23]
در مجموع مخارج مصرف شخصی یکی از سه بخش اصلی گزارش درآمد شخصی و هزینه ها است. درآمد شخصی نشان می دهد که مصرف کنندگان چه مقدار پول را وارد می کنند. مخارج مصرف شخصی معیاری برای هزینه ها یا هزینه های مصرف کنندگان است.
شاخص قیمت PCE همانند CPI درآمدها و هزینه های شخصی را بررسی میکند تا نشان دهد چگونه قیمت ها به طور دوره ای افزایش یا کاهش مییابد. یعنی نرخ تورم را میتوان بر این مبنا نیز سنجید. با این تفاوت که مولفههای بیشتری به ویژه در بخش خدمات علیالخصوص بهداشت و درمان بررسی مینماید. اهمیت این شاخص در این است که مخارج مصرفکنندگان حدود دو سوم رشد ناخالص داخلی (GDP) را در برمیگیرد.
در نحوه محاسبه در مقایسه با شاخص قیمت مصرف کننده ایالات متحده (CPI) ، که برای چندین سال از یک مجموعه وزن استفاده میکند، این شاخص از شاخص قیمت فیشر استفاده میکند ، که از داده های هزینه مربوط به دوره فعلی و دوره قبل استفاده مینماید. همچنینPCEPI به جای انتخاب پایه ثابت ، از یک شاخص زنجیره ای استفاده می کند که قیمت هر فصل را با سه ماهه قبل مقایسه میکند. این روش شاخص قیمت فرض می کند که مصرف کننده اجازه تغییر در قیمت های نسبی را داده است. به عبارت دیگر ، آنها را از کالاهایی که قیمت آنها در حال افزایش است به کالاهایی که قیمت آنها با ثبات است یا در حال کاهش است ، جایگزین کرده اند.
موجودی کسب و کار[24]
موجودی کسب و کار یک شاخص اقتصادی است که معادل دلاری میزان اموالی که توسط جزءفروشان، عمده فروشان و تولیدکنندگان در سراسر کشور در انبار نگهداری می شود را بررسی و اعلام میکند. منظور از موجودیهای کسب و کار برای “موجودی بخش تولید و تجارت و فروش” است که در قالب گزارشی ماهانه توسط وزارت بازرگانی ایالات متحده منتشر می شود.
موجودی های کسب و کار در واقع تغییر ارزش کالاهای فروش نرفته در اختیار تولیدکنندگان، عمده فروشان و خرده فروشان را اندازه گیری می کند. قرائت زیاد می تواند فقدان تقاضای مصرف کننده را نشان دهد.
شاخص نشانگرهای پیشرو اقتصادی[25]
این شاخص ترکیبی از 10 نشانگر مختلف است که برای پیش بینی فعالیت های انبوه اقتصادی در آینده طراحی شده است. این شاخص معمولا زودتر از سیکل کلی اقتصادی به نقاط اوج و حضیض می رسد که آن را به ابزار مهمی برای پیش بینی و برنامه ریزی مبدل ساخته است. اجزای تشکیل دهنده آن از بخش های مختلف اقتصادی انتخاب می شوند. این اجزا به دلیل ارتباط اقتصادی و ارزش آماری خود انتخاب شده اند. تمام نشانگرها از وزنی یکسان برای محاسبه این شاخص برخودار هستند. این نشانگرها به ترتیب عبارتند از:
- میانگین ساعات کار و تولید هفتگی
- میانگین مطالبات اولیه بیمه بیکاری در هفته
- سفارشات جدید تولیدکنندگان شامل کالاهای مصرفی (دستگاه و تجهیزات) و مواد اولیه
- فهرست سفارشات ISM®
- سفارشات جدید تولیدکنندگان ، کالاهای سرمایه ای بدون دفاع به استثنای سفارشات هواپیما
- پروانه های ساختمانی ، واحدهای مسکونی خصوصی جدید
- قیمت سهام ، 500 سهام عادی
- شاخص اعتبار پیشرو
- تفاوت نرخ بهره اوراق قرضه خزانه منهای نرخ وجوه فدرال
- انتظارات متوسط مصرف کننده از شرایط تجاری
شایان ذکر است The Conference Board -LEI این شاخص را برای کشورهای مختلف در آمریکا، آسیا و اروپا منتشر میکند.
بهرهوری نیروهای انسانی[26]
این شاخص نشان دهنده استفاده بهینه از نیروهای انسانی است ودر واقع حجم خروجی و درامدزایی را نسبت به هر کارمند نشان می دهد. از این شاخص برای پیش بینی تورم و رشد حجم مفید تولید استفاده می شود. در واقع سیاستها و برنامهریزیهای حاکم بر فرآیندهای کسبوکار، باید به گونهای اندیشیده و اجرا شوند که هدررفت هزینههای شرکت به ازای هر نیروی کار به حداقل برسد. اگر هزینه بهرهوری نیروی انسانی بیشتر شود، حجم تولید نیز افزایش خواهد یافت. علاوه بر این بعید است که افزایش هزینه تولید باعث تورم اقتصادی شود. این شاخص تاثیر زیادی روی بازار میگذارد، اما بعضی وقت ها شرکت ها بازار را گمراه می کند، چون کاهش استخدام باعث افزایش حجم تولید میشود. این کاهش ممکن است در نتیجه اعتراضها باشد. رشد این شاخص یک عامل مثبت برای رشد اقتصاد می باشد.
این اطلاعات به صورت متوالی با توجه به دریافت دادههای جدید بروز میشوند. میزان ابتدایی طی 40 روز تکمیل دوره گزارشی منتشر میشود. میزان تجدید شده طی 30 روز بعد منتشر میشوند. یک تجدید میزان دیگر ممکن است طی 60 روز بعد منتشر شود.
بهره وری نیروی کار[27]
بهره وری نیروی کار میزان تولید ساعتی اقتصاد یک کشور را اندازه گیری میکند. آن مقدار واقعی تولید ناخالص داخلی (GDP) تولید شده توسط یک ساعت کار را ترسیم میکند. رشد بهره وری نیروی کار به سه عامل اصلی بستگی دارد: 1) پس انداز و سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی ،2) فناوری جدید و 3) سرمایه انسانی.
تجارت و دولت می توانند با سرمایه گذاری مستقیم یا ایجاد مشوق هایی برای افزایش فناوری و سرمایههای انسانی یا جسمی ، بهره وری نیروی کار را افزایش دهند.
بهره وری نیروی کار ، به عنوان خروجی واقعی اقتصادی در هر ساعت کار تعریف می شود. رشد در بهره وری نیروی کار با تغییر در تولید اقتصادی در هر ساعت کار در یک بازه زمانی مشخص شده اندازه گیری می شود. بهرهوری نیروی کار را نباید با بهره وری کارکنان[28] اشتباه گرفت ، که معیار اندازه گیری میزان تولید یک کارگر فردی است.
برای محاسبه بهره وری نیروی کار یک کشور، کل تولید را بر تعداد کل ساعت کار تقسیم می کنند. به عنوان مثال، فرض کنید تولید ناخالص داخلی واقعی یک اقتصاد 10 تریلیون دلار و ساعت کار کل در کشور 300 میلیارد دلار است. بهرهوری نیروی کار 10 تریلیون دلار بر 300 میلیارد تقسیم خواهد شد، برابر با 33 دلار در ساعت کار. اگر تولید ناخالص داخلی واقعی همان اقتصاد در سال آینده به 20 تریلیون دلار و ساعات کار آن به 350 میلیارد دلار افزایش یابد ، رشد اقتصاد در بهره وری نیروی کار 72 درصد خواهد بود.
این عدد رشد از تقسیم تولید ناخالص داخلی واقعی 57 دلار بر تولید ناخالص داخلی واقعی قبلی 33 دلار حاصل شده است. رشد این تعداد بهره وری نیروی کار را بعضی اوقات می توان به عنوان بهبود استانداردهای زندگی در کشور تفسیر کرد، با این فرض که همگام با سهم نیروی کار از کل درآمد باشد.
بهرهوری نیروی کار به طور مستقیم با بهبود سطح زندگی در قالب مصرف بالاتر ارتباط دارد. با رشد بهره وری نیروی کار در یک اقتصاد، کالاها و خدمات بیشتری برای همان کار نسبی تولید میکند. این افزایش در تولید امکان مصرف بیشتر کالاها و خدمات را با قیمت روزافزون مناسب فراهم میکند.
سرمایه بین المللی خزانه داری[29]
سرمایه بین المللی خزانه داری یا TIC مجموعه ای از گزارش های آماری ماهانه و فصلی از خزانه داری ایالات متحده است که تقریباً همه جریانات پول به داخل و خارج از ایالات متحده را برای خرید و فروش اوراق بهادار و ابزارهای مالی ایالات متحده توسط موسسات ، دولت ها ، بانک های مرکزی ، شرکت ها و بسیاری از نهادهای دیگر را نشان می دهد. این جریان مالی شامل معاملات کوتاه مدت و بلند مدت ، مانند سهام ، اوراق قرضه ، مشتقات، ارزها ، اختیارات ، حمل و نقل ، مبادله ، معاملات بانکی و سایر معاملات مرزی است.
گزارشهای مربوط به مسکن
شاخص های تاثیرگذار در بازار مسکن که میتواند اقتصاد ملی را تحت تاثیر قرار دهد عبارنند از: میزان پروانه ساخت، شاخص قیمت خانه شیلر، میزان هزینه ساخت و ساز، میزان فروش مسکن موجود، نرخ مالکیت خانه، شاخص مسکن، تعداد آغاز ساخت مسکن، برنامه های وام، میزان سود وام مسکن، شاخص بازار مسکن Nahb، میزان فروش خانه جدید و تعداد خانههای در انتظار فروش خانه. در ادامه به بررسی تاثیرگذارترین شاخصهای این گروه میپردازیم.
میزان فروش مسکن موجود[30]
شاخص فروش مسکن موجود، تغییر در تعداد سالانه ساختمانهای مسکونی موجود را که طی ماه گذشته فروخته شده اندازهگیری میکند. این گزارش به اندازهگیری قدرت بازار مسکن ایالات متحده کمک میکند و شاخص کلیدی قدرت کلی اقتصاد است. داده های معاملات خرید و فروش مسکن موجود، میزان و قیمت فروش قیمت خانه های تک خانواده، کانکس و تعاونی های موجود در ایالات متحده را براساس مناطق ( غرب ، غرب میانه ، جنوب و شمال شرق) اندازه گیری و گزارش میکند.
قرائت عددی بالاتر از حد انتظار، باید توقع برای رشد صعودی USD داشت، در حالی که عددی کمتر از حد انتظار باید انتظار برای USD منفی / نزولی باشد.
شاخص شروع ساخت مسکن [31]
این شاخص نشان دهنده تعداد خانه های نو مستقلی ست که ساخت آن ها طی ماه گذشته آغاز شده و تاثیر زیادی بر بازار ندارد ولی اداره آمار آمریکا چنین گزارش کرده 25 درصد سرمایهگذاری ها در این بخش اقتصاد است و صنعت خانهسازی 5 درصد ارزش اقتصاد کلی کشور آمریکا را شامل میشود. شروع ساخت مسکن از جمله شاخصهای پیشرو محسوب می گردد و با استفاده از داده های آن میتوان روند آینده اقتصاد را پیش بینی کرد. کاهش آمار شروع ساخت مسکن نشانه رکود در اقتصاد است. این شاخص اواسط هر ماه، ساعت 8:30 صبح به وقت نیویورک توسط اداره آمار (Bureau of Census) اعلام می شود که حاوی اطلاعات ماه قبل است.
شاخص پروانه اجازه ساخت و ساز [32]
پروانه های ساختمانی نوعی مجوز است که باید توسط دولت یا نهاد نظارتی دیگری قبل از وقوع ساخت و ساز ساختمان جدید یا موجود به طور قانونی اعطا شود. اداره سرشماری ایالات متحده تعداد نهایی کل پروانه های ساختمانی ماهانه را در هجدهمین روز کاری هر ماه گزارش می کند.
گزارش ماهانه پروانه ساخت توسط اقتصاددانان و سرمایه گذاران از نزدیک مشاهده می شود. از آنجا که کلیه عوامل مرتبط با ساخت و ساز ساختمان، فعالیتهای اقتصادی مهمی هستند (به عنوان مثال ، تأمین مالی و اشتغال) ، گزارش پروانه ساخت می تواند اشاره عمده ای به وضعیت اقتصاد در آینده نزدیک داشته باشد.
نوع پروانه ساخت صادر شده میتواند شاخص رشد یا رکود در بخشهای خاصی از اقتصاد باشد. به عنوان مثال ، افزایش مجوزهای ساختمانی تجاری اغلب نشان دهنده گسترش مشاغل یا ایجاد شرکت های جدید است.
اگر افزایش مجوزهای ساختمانی برای انبارهای بیشتر وجود داشته باشد ، میتواند نشانه افزایش تجارت در سالهای آینده باشد.
میزان فروش خانههای نوساز [33]
شاخص فروش خانههای نوساز تعداد سالانه خانه های تک خانواده جدید را که در ماه گذشته فروخته شده است اندازه گیری میکند. اداره سرشماری ایالات متحده ماهانه آمار جدید فروش خانه را در وب سایت خود منتشر میکند. آمار به صورت نرخ ماهانه غیر تعدیل شده و نرخ سالانه تنظیم شده فصلی گزارش می شود.
فروش خانه های جدید در واقع شروع کننده چرخهی مصرف میباشد، لذا این گزارش در هنگام انتشار تأثیر قابل توجهی در بازار دارد. زیرا افزایش آمار فروش خانههای جدبد یعنی فروش خانه های جدید به دلیل حساسیت درآمد مصرف کننده، شاخص خوبی برای چرخش اقتصادی نیز محسوب می شود. به طور کلی ، وقتی شرایط اقتصادی کند می شود، فروش خانه های جدید به عنوان شاخص اولیه چنین رکودی است.
هزینه ساخت و ساز[34]
هزینه ساخت و ساز یک شاخص اقتصادی است که هزینه های ماهانه را برای ساخت و ساز جدید اندازه گیری می کند.
هزینه های ساخت و ساز شامل هزینه های مختلف مربوط به ساخت و ساز مانند نیروی کار ، مواد و کارهای مهندسی است. اداره سرشماری ایالات متحده گزارش هزینه ساخت و ساز ماهانه را ارائه می دهد. شکسته شده توسط ساخت و ساز عمومی و خصوصی و مسکونی و غیر مسکونی. تقریباً 50٪ از کل هزینه های ساخت و ساز در ایالات متحده از بخش مسکن تأمین می شود.
در پایان این بخش لازم است به این نکته اشاره شود که تعداد از مؤلفه های بررسی شده در بخش دلار با سایر ارزها هم یکسان است. به همین علت در بخش مربوط به دیگر ارزها، ضمن معرفی خود ارز فقط مؤلفه های اختصاصی هر ارز بیان می شود و از تکرار کردن مطالب خودداری می شود.
- Interest rate ↑
- Gross domestic products (GDP) ↑
- Balance of trade ↑
- Unemployment Rate ↑
- Nonfarm payrolls (NFP) ↑
- average hourly earning ↑
- Initial claim, Initial Jobless Claims, Jobless claims ↑
- employment cost index ↑
- Consumer Price Index )CPI( ↑
- Producer Price Index ) PPI( ↑
- Consumer Confidence Index ↑
- Retail Sale ↑
- Purchasing Managers Index (PMI) ↑
- Philadelphia Fed Manufacturing Index ↑
- Durable Goods Orders ↑
- Factory orders ↑
- Consumer confidence Index (CCI) ↑
- University of Michigan Consumer Sentiment Index (MCSI) ↑
- Bloomberg Consumer Comfort Index ↑
- Consumer Confidence Average Index ↑
- Gallup Economic Confidence Index ↑
- Industrial Production and Capacity Utilization ↑
- Personal consumption expenditures (PCE) ↑
- business inventory ↑
- Leading Economic Index-LEI ↑
- employee productivity ↑
- Labor Productivity ↑
- employee productivity ↑
- Treasury International Capital (TIC) ↑
- Existing Home Sales ↑
- Housing Starts ↑
- Building Permits ↑
- New Home Sales ↑
- Construction Spending ↑