ورود | ثبت نام
captcha
با ورود و یا ثبت نام در آکادمی کالج پیپس شما شرایط و قوانین استفاده از سرویس‌های سایت آکادمی کالج پیپس و قوانین حریم خصوصی آن را می‌پذیرید.

شرکت‌کنندگان در بازارهای مالی: مزایا و معایب

شرکت­کنندگان در بازارهای مالی

شرکت­کنندگان در بازارهای مالی نقش‌های متنوعی را ایفا می‌کنند و می‌توانند بر اساس فعالیت‌ها و اهداف خود در گروه‌های مختلفی دسته بندی شوند. این طبقه­بندی‌ها سلسله مراتبی ازیک نمای کلی از مجموعه متنوع شرکت‌کنندگان در بازارهای مالی ارائه می‌دهد که هر یک نقش مهمی در شکل دادن به پویایی بازار، نقدینگی و کارایی دارند. در این بخش مروری سلسله مراتبی از شرکت‌کنندگان اصلی و زیرمجموعه‌های آنها در بازارهای مالی ارائه خواهد شد:

1: شرکت‌کنندگان نهادی

2: شرکت‌کنندگان خرده فروشی

3: مشارکت کنندگان زیرساخت بازار

انواع شرکت‌کنندگان نهادی:

انواع مختلفی از شرکت­کنندگان نهادی در بازارای مالی وجود دارند که در ادامه به صورتی کلی مرور خواهند شد.

بانک‌های مرکزی

بانک‌های مرکزی بازیگران کلیدی در بازارهای مالی هستند و مسئول تنظیم سیاست‌های پولی، تنظیم نهادهای مالی و مدیریت ذخایر ارزی برای ارتقای ثبات و رشد اقتصادی هستند. بانک­های مرکزی در کشورهای مختلف با داشتن اختیاراتی گسترده و اجرای سیاست­های پولی و مالی، نقشی برجسته در بازارهای مالی ایفا می­کنند.

بانک‌های تجاری

بانک‌های تجاری خدمات مالی مختلفی از قبیل سپرده­ها، وام‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها را ارائه می‌دهند که به عنوان واسطه بین پس­انداز­کنندگان و وام­گیرندگان در بازار عمل می‌کنند.

بانک‌های سرمایه­ گذاری:

بانک‌های سرمایه‌گذاری مشاوره مالی، خدمات پذیره­نویسی و کمک در معاملات بازار سرمایه، از جمله عرضه‌های اولیه عمومی (IPO) و ادغام‌ها و تملک‌ها ارائه می‌کنند.

مدیران دارایی:

مدیران دارایی، پورتفولیوهای سرمایه‌گذاری را به نمایندگی از مشتریان، مانند صندوق‌های بازنشستگی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، و شرکت‌های بیمه مدیریت می‌کنند و به دنبال دستیابی به اهداف سرمایه‌گذاری خاص و رشد دارایی‌های تحت مدیریت هستند.

صندوق‌های تامینی

صندوق‌های تامینی ابزارهای سرمایه‌گذاری جایگزینی هستند که از طریق استراتژی‌های مختلف، از جمله سرمایه‌گذاری بلند/کوتاه، رویداد محور، و سرمایه‌گذاری کلان جهانی به دنبال ایجاد بازده بالا برای سرمایه‌گذاران پیچیده هستند.

شرکت‌های سهامی خاص:

شرکت‌های سهام خصوصی در شرکت‌های خصوصی سرمایه‌گذاری می‌کنند، اغلب با هدف خرید، بازسازی و در نهایت فروش آنها با سود، نقش مهمی در امور مالی شرکت‌ها و ادغام و تملک دارند.

انواع شرکت‌کنندگان خرده فروشی:

انواع مختلفی از شرکت‌کنندگان خرده فروشی نیز در بازارهای مالی وجود دارند و نقش­های خاص خود را ایفا می­کنند. در ادامه مهمترین بازیگران این بخش مرور خواهد شد.

سرمایه‌گذاران انفرادی:

سرمایه‌گذار ان انفرادی، از جمله تاجران خرد و سرمایه‌گذار ان در مقیاس کوچک، در بازارهای مالی برای خرید و فروش اوراق بهادار مانند سهام، اوراق قرضه و مشتقات با هدف رشد ثروت و دستیابی به اهداف مالی شرکت می‌کنند.

مشاوران مالی

مشاوران مالی مشاوره سرمایه‌گذاری، برنامه­ریزی مالی و خدمات مدیریت ثروت را به افراد و خانواده‌ها ارائه می‌دهند و به آنها کمک می‌کنند تا تصمیمات آگاهانه­ای در مورد پس­انداز، سرمایه‌گذاری و برنامه­ریزی بازنشستگی بگیرند.

کارگزاران خرده فروشی

کارگزاران خرده‌فروشی پلت‌فرم‌های معاملاتی آنلاین و خدمات کارگزاری را به سرمایه‌گذاران فردی ارائه می‌کنند و آنها را قادر می‌سازد تا به طیف گسترده‌ای از ابزارهای مالی در بازارهای جهانی دسترسی داشته باشند و معامله کنند.

انواع مشارکت کنندگان زیرساخت بازار:

انواع مشارکت کنندگان زیرساخت بازار نیز در بازارهای مالی فعال هستند که برخی از مهم­ترین بازیگران این بخش نیز در ادامه مرور خواهد شد.

بورس:

بازارهای بورس‌ در کشورهای مختلف، تجارت اوراق بهادار و محصولات مالی را تسهیل می‌کنند و بستری را برای خریداران و فروشندگان برای انجام معاملات و تعیین قیمت‌های بازار فراهم می‌کنند. این بازار نقشی برجسته در تامین مالی سرمایه­گذاری و دسترسی شرکت­ها به منابع مالی در راستای گسترش دامنه فعالیت­های اقتصادی آن­ها دارد. بازار بورس امروزه به یک بخش مسلط در اقتصاد بیشتر کشورهای جهان تبدیل شده است و کنش و برهم­کنش­های مختلفی با متغیرهای کلان اقتصادی و مالی دارد.

اتاق‌های تسویه:

اتاق‌های تسویه به عنوان واسطه بین خریداران و فروشندگان، تضمین تسویه و تسویه معاملات، مدیریت ریسک طرف مقابل و حفظ یکپارچگی بازار عمل می‌کنند. این بازارها نیز نقشی بسیار مهم در تنظیم­گری معاملات بین خریداران و فروشندگان دارند.

نهادهای نظارتی یا تنظیم کنندگان:

نهادهای نظارتی بر بازارهای مالی نظارت می‌کنند، قوانین و استانداردها را تعیین می‌کنند و برای حمایت از سرمایه‌گذاران، ارتقای شفافیت و حفظ ثبات و یکپارچگی بازار، انطباق را اعمال می‌کنند.

رویکرد بازارهای مالی در مورد شرکت‌کنندگان در بازارهای مالی

در حوزه مالی، نظریه‌های متعددی وجود دارد که به دنبال توضیح رفتار و تعاملات فعالان بازار مالی هستند. درک این تئوری‌ها می‌تواند بینش‌های ارزشمندی در مورد نحوه عملکرد شرکت‌کنندگان در بازارهای مالی ارائه دهد. این تئوری‌ها چارچوبی برای درک پیچیدگی‌های بازارهای مالی و رفتار شرکت‌کنندگان در آن فراهم می‌کنند. با مطالعه این نظریه ها، محققان و متخصصان می‌توانند بینش‌های ارزشمندی در مورد پویایی بازار، تصمیم­گیری سرمایه‌گذاران و پیامدهای نظارتی به دست آورند. در ادامه چند نظریه کلیدی وجود دارد که به صورت مختثر توضیح داده خواهند شد:

فرضیه بازار کار EMH)):

براساس فرضیه بازار کار EMH))، سهام همواره بر مبنای قیمت منصفانه و ارزش واقعی آن­ها معامله می­شوند و غیر محتمل است یک سرمایه­گذار بتواند سهامی را با قیمت پایین­تر از ارزش واقعی آن خریدادی نماید یا با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی آن به فروش برساند. بدین ترتیب کسب سودی بالاتر از سود متوسط بازار غیرممکن و تنها راه کسب سود بالاتر، خرید سهامی با ریسک بیشتر است. به بیانی دیگر، فرضیه بازار کار EMH)) بیان می‌کند که بازارهای مالی کارآ هستند و قیمت‌ها منعکس کننده تمام اطلاعات موجود هستند. فرضیه بازار کار EMH)) فرض می­کند که عملکردی بهتر از بازار از طریق انتخاب سهام یا زمان‌بندی بازار، غیرممکن است.

تورش­های رفتاری:

این نظریه بررسی می‌کند که چگونه تورش­های شناختی و عاطفی بر تصمیم­گیری سرمایه‌گذاران تأثیر می‌گذارد. تورش­های رایج عبارتند از اعتماد بیش از حد، بیزاری از دست دادن و رفتار گله­ای که می‌تواند منجر به انتخاب‌های سرمایه‌گذاری غیر منطقی شود.

نظریه چشم­انداز:

نظریه چشم­انداز که توسط دانیل کانمن و آموس تورسکی (Daniel Kahneman and Amos Tursky) توسعه یافته است، پیشنهاد می‌کند که افراد بر اساس سود و زیان درک شده و نه براساس نتایج مطلق تصمیم­گیری می‌کنند. سرمایه‌گذاران ممکن است در مواجهه با سودهای بالقوه در مقایسه با زیان‌های احتمالی، رفتار متفاوتی از خود نشان دهند.

تئوری‌های ریزساختار بازار:

در ادامه این بخش به بررسی نظریات ریزساختار بازار پرداخته خواهد شد.

نقدینگی بازار:

این نظریه بر مکانیسم‌ها و ساختارهای معاملاتی که نقدینگی بازار را تعیین می‌کنند، مانند اسپرد پیشنهادات خرید، پویایی دفتر سفارش و عمق بازار تمرکز دارد. این نظریه بررسی می‌کند که چگونه ارائه­دهندگان نقدینگی و معامله گران با فرکانس بالا بر کارایی بازار تأثیر می‌گذارند.

شفافیت بازار:

نظریه ریزساختار بازار سطح شفافیت در بازارهای مالی از جمله در دسترس بودن اطلاعات، انتشار داده‌های بازار و نظارت را بررسی می‌کند. اعتقاد بر این است که بازارهای شفاف باعث افزایش کشف قیمت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می‌شود.

نظریات نمایندگی:

نظریات نمایندگی بسیار متنوع هستند و شامل انواع ختلفی هستندو در ادامه مهم­ترین نظریات این حوزه مرور خواهند شد.

نظریه مساله نمایندگی

 این نظریه تضاد منافع را زمانی که یکی از طرفین (معاون اصلی) اختیار تصمیم­گیری را به طرف دیگر (عامل) تفویض می‌کند، بررسی می‌کند. در بازارهای مالی، ممکن است تضادهایی بین سهامداران و مدیریت، سرمایه‌گذاران و مدیران صندوق، یا وام­دهندگان و وام­گیرندگان وجود داشته باشد.

نظریه مخاطره اخلاقی:

نظریه مخاطره اخلاقی (Moral Hazard Theory) به خطری اطلاق می‌شود که یکی از طرفین در صورت مصون ماندن از پیامدهای اعمال خود، ممکن است رفتار مخاطره­آمیزی انجام دهد. در امور مالی، مخاطرات اخلاقی می‌تواند در روابط وام­دهی، قراردادهای بیمه و کمک‌های مالی دولت به وجود آید.

اثرات شرکت‌کنندگان در سلسله مراتب بازارهای مالی

بازارهای مالی اکوسیستم‌های پیچیده‌ای هستند که تحت تأثیر مشارکت‌کنندگان مختلف هستند که هر کدام نقش‌ها و تأثیرات خاص خود را دارند. شرکت‌کنندگان در بالای سلسله مراتب، مانند بانک‌های مرکزی، سرمایه‌گذاران بزرگ نهادی و بانک‌های سرمایه‌گذاری، می‌توانند تأثیر قابل‌توجهی بر پویایی بازار داشته باشند. در ادامه برخی از اثرات مثبت و منفی این شرکت‌کنندگان سلسله مراتب بالا، آورده شده است:

اثرات مثبت شرکت‌کنندگان در بازارهای مالی

برخی از مهم­ترین اثرات مثبت شرکت‌کنندگان در سلسله مراتب بالا در بازارهای مالی در ادامه مرور خواهند شد:

ثبات بازار:

 بانک‌های مرکزی با اجرای ابزارهای سیاست پولی مانند تعدیل نرخ بهره و تسهیل کمی، برای مدیریت تورم، بیکاری و رشد اقتصادی، نقش مهمی در حفظ ثبات دارند. مداخلات آنها می‌تواند بازارهای مالی را در زمان نوسانات و عدم اطمینان تثبیت کند.

تامین نقدینگی:

سرمایه‌گذار ان نهادی بزرگ و بانک‌های سرمایه‌گذاری با تامین سرمایه، تسهیل معاملات و مشارکت در فعالیت‌های بازارسازی به نقدینگی بازار کمک می‌کنند. حضور آن­ها به اطمینان از کشف قیمت کارآمد و عملکرد روان بازارهای مالی کمک می‌کند.

تشکیل سرمایه:

بانک‌های سرمایه‌گذاری به شرکت‌ها و دولت‌ها در افزایش سرمایه از طریق عرضه اولیه عمومی IPOs))، صدور بدهی، و ادغام و تملک کمک می‌کنند. با اتصال ناشران با سرمایه‌گذاران، آن­ها تشکیل سرمایه را تسهیل می‌کنند که از رشد اقتصادی و نوآوری حمایت می‌کند.

مدیریت ریسک:

سرمایه‌گذار ان نهادی از استراتژی‌های پیچیده مدیریت ریسک برای محافظت از پرتفوی خود در برابر رکود بازار و ریسک‌های سیستمی استفاده می‌کنند. تکنیک‌های متنوع‌سازی، استراتژی‌های پوشش ریسک و ارزیابی ریسک آن‌ها به ثبات و انعطاف‌پذیری کلی بازار کمک می‌کنند.

اثرات منفی شرکت‌کنندگان در بازارهای مالی

برخی از مهم­ترین اثرات منفی شرکت‌کنندگان در سلسله مراتب بالا در بازارهای مالی در ادامه مرور خواهند شد:

ریسک سیستماتیک:

بانک‌های مرکزی، سرمایه‌گذاران نهادی و بانک‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند به طور ناخواسته به ریسک سیستماتیک کمک کنند، جایی که شکست یک بنگاه یا اختلال در بازار در سراسر سیستم مالی موج می‌زند. اهرم بیش از حد، ارتباط متقابل و محصولات مالی پیچیده می‌تواند ریسک­های سیستمی را تقویت کند.

دست­کاری بازار:

بازیگران بزرگی که منابع قابل توجهی دارند ممکن است در شیوه‌های دست­کاری بازار، مانند تجارت داخلی، پیشروی، یا جعل، شرکت کنند تا قیمت‌ها را مخدوش کنند و سودهای ناعادلانه به دست آورند. این فعالیت‌ها یکپارچگی بازار را تضعیف می‌کند و اعتماد سرمایه‌گذاران را از بین می‌برد.

رفتار گله ­ای:

سرمایه‌گذار ان نهادی و معامله­گران با فراوانی و تعداد بالا ممکن است رفتار گله­ای از خود نشان دهند، جایی که به جای تجزیه و تحلیل مستقل اصول بازار، اقدامات دیگران را دنبال می‌کنند. رفتار گله­ای می‌تواند نوسانات بازار را تشدید کند، حباب قیمت ایجاد کند و احتمال سقوط بازار را افزایش دهد.

عدم تقارن اطلاعاتی:

شرکت‌کنندگان رده‌های بالا ممکن است به اطلاعات ممتاز یا قابلیت‌های اطلاعاتی برتر دسترسی داشته باشند که منجر به عدم تقارن اطلاعاتی بین آن­ها و سرمایه‌گذاران خرد می‌شود. این عدم تعادل می‌تواند منجر به مزایای ناعادلانه، کاهش کارایی بازار و کاهش اعتماد به عادلانه بودن بازارهای مالی شود.

جمع­ بندی:

قدرت یا ضعف شرکت‌کنندگان بسته به شرایط بازار، تغییرات نظارتی، پیشرفت‌های تکنولوژیکی و سایر عوامل می‌تواند متفاوت باشد. علاوه بر این، تمایز بین شرکت‌کنندگان قوی و ضعیف مطلق نیست و می‌تواند در طول زمان روان باشد.نظریات بازارهای مالی درارتباط با شرکت­کنندکان بازارهای مالی چارچوبی برای درک پیچیدگی‌های بازارهای مالی و رفتار شرکت‌کنندگان در آنها فراهم می‌کند.در حالی که شرکت‌کنندگان رده بالا در بازارهای مالی نفوذ قابل توجهی دارند و به کارایی بازار کمک می‌کنند، اقدامات آن­ها می‌تواند عواقب ناخواسته­ای نیز داشته باشد. رگولاتورها نقش مهمی در نظارت بر این شرکت‌کنندگان ، اجرای پادمان­ها، و ترویج شفافیت برای کاهش اثرات منفی و حفظ یکپارچگی بازارهای مالی ایفا می‌کنند.

نظرات کاربـــران
فاقد دیدگاه
دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است. اولین دیدگاه را شما بنویسید.
ثبت دیدگاه

خواندن این مطلب

10 دقیقه

زمان میبرد!

آخـــرین اخبار