شرکتکنندگان در بازارهای مالی: مزایا و معایب
- اقتصاد درس اول
- کالج پیپس
- 10 دقیقه
شرکتکنندگان در بازارهای مالی
شرکتکنندگان در بازارهای مالی نقشهای متنوعی را ایفا میکنند و میتوانند بر اساس فعالیتها و اهداف خود در گروههای مختلفی دسته بندی شوند. این طبقهبندیها سلسله مراتبی ازیک نمای کلی از مجموعه متنوع شرکتکنندگان در بازارهای مالی ارائه میدهد که هر یک نقش مهمی در شکل دادن به پویایی بازار، نقدینگی و کارایی دارند. در این بخش مروری سلسله مراتبی از شرکتکنندگان اصلی و زیرمجموعههای آنها در بازارهای مالی ارائه خواهد شد:
1: شرکتکنندگان نهادی
2: شرکتکنندگان خرده فروشی
3: مشارکت کنندگان زیرساخت بازار
فهرست مطالب
Toggleانواع شرکتکنندگان نهادی:
انواع مختلفی از شرکتکنندگان نهادی در بازارای مالی وجود دارند که در ادامه به صورتی کلی مرور خواهند شد.
بانکهای مرکزی
بانکهای مرکزی بازیگران کلیدی در بازارهای مالی هستند و مسئول تنظیم سیاستهای پولی، تنظیم نهادهای مالی و مدیریت ذخایر ارزی برای ارتقای ثبات و رشد اقتصادی هستند. بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف با داشتن اختیاراتی گسترده و اجرای سیاستهای پولی و مالی، نقشی برجسته در بازارهای مالی ایفا میکنند.
بانکهای تجاری
بانکهای تجاری خدمات مالی مختلفی از قبیل سپردهها، وامها و سرمایهگذاریها را ارائه میدهند که به عنوان واسطه بین پساندازکنندگان و وامگیرندگان در بازار عمل میکنند.
بانکهای سرمایه گذاری:
بانکهای سرمایهگذاری مشاوره مالی، خدمات پذیرهنویسی و کمک در معاملات بازار سرمایه، از جمله عرضههای اولیه عمومی (IPO) و ادغامها و تملکها ارائه میکنند.
مدیران دارایی:
مدیران دارایی، پورتفولیوهای سرمایهگذاری را به نمایندگی از مشتریان، مانند صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، و شرکتهای بیمه مدیریت میکنند و به دنبال دستیابی به اهداف سرمایهگذاری خاص و رشد داراییهای تحت مدیریت هستند.
صندوقهای تامینی
صندوقهای تامینی ابزارهای سرمایهگذاری جایگزینی هستند که از طریق استراتژیهای مختلف، از جمله سرمایهگذاری بلند/کوتاه، رویداد محور، و سرمایهگذاری کلان جهانی به دنبال ایجاد بازده بالا برای سرمایهگذاران پیچیده هستند.
شرکتهای سهامی خاص:
شرکتهای سهام خصوصی در شرکتهای خصوصی سرمایهگذاری میکنند، اغلب با هدف خرید، بازسازی و در نهایت فروش آنها با سود، نقش مهمی در امور مالی شرکتها و ادغام و تملک دارند.
انواع شرکتکنندگان خرده فروشی:
انواع مختلفی از شرکتکنندگان خرده فروشی نیز در بازارهای مالی وجود دارند و نقشهای خاص خود را ایفا میکنند. در ادامه مهمترین بازیگران این بخش مرور خواهد شد.
سرمایهگذاران انفرادی:
سرمایهگذار ان انفرادی، از جمله تاجران خرد و سرمایهگذار ان در مقیاس کوچک، در بازارهای مالی برای خرید و فروش اوراق بهادار مانند سهام، اوراق قرضه و مشتقات با هدف رشد ثروت و دستیابی به اهداف مالی شرکت میکنند.
مشاوران مالی
مشاوران مالی مشاوره سرمایهگذاری، برنامهریزی مالی و خدمات مدیریت ثروت را به افراد و خانوادهها ارائه میدهند و به آنها کمک میکنند تا تصمیمات آگاهانهای در مورد پسانداز، سرمایهگذاری و برنامهریزی بازنشستگی بگیرند.
کارگزاران خرده فروشی
کارگزاران خردهفروشی پلتفرمهای معاملاتی آنلاین و خدمات کارگزاری را به سرمایهگذاران فردی ارائه میکنند و آنها را قادر میسازد تا به طیف گستردهای از ابزارهای مالی در بازارهای جهانی دسترسی داشته باشند و معامله کنند.
انواع مشارکت کنندگان زیرساخت بازار:
انواع مشارکت کنندگان زیرساخت بازار نیز در بازارهای مالی فعال هستند که برخی از مهمترین بازیگران این بخش نیز در ادامه مرور خواهد شد.
بورس:
بازارهای بورس در کشورهای مختلف، تجارت اوراق بهادار و محصولات مالی را تسهیل میکنند و بستری را برای خریداران و فروشندگان برای انجام معاملات و تعیین قیمتهای بازار فراهم میکنند. این بازار نقشی برجسته در تامین مالی سرمایهگذاری و دسترسی شرکتها به منابع مالی در راستای گسترش دامنه فعالیتهای اقتصادی آنها دارد. بازار بورس امروزه به یک بخش مسلط در اقتصاد بیشتر کشورهای جهان تبدیل شده است و کنش و برهمکنشهای مختلفی با متغیرهای کلان اقتصادی و مالی دارد.
اتاقهای تسویه:
اتاقهای تسویه به عنوان واسطه بین خریداران و فروشندگان، تضمین تسویه و تسویه معاملات، مدیریت ریسک طرف مقابل و حفظ یکپارچگی بازار عمل میکنند. این بازارها نیز نقشی بسیار مهم در تنظیمگری معاملات بین خریداران و فروشندگان دارند.
نهادهای نظارتی یا تنظیم کنندگان:
نهادهای نظارتی بر بازارهای مالی نظارت میکنند، قوانین و استانداردها را تعیین میکنند و برای حمایت از سرمایهگذاران، ارتقای شفافیت و حفظ ثبات و یکپارچگی بازار، انطباق را اعمال میکنند.
رویکرد بازارهای مالی در مورد شرکتکنندگان در بازارهای مالی
در حوزه مالی، نظریههای متعددی وجود دارد که به دنبال توضیح رفتار و تعاملات فعالان بازار مالی هستند. درک این تئوریها میتواند بینشهای ارزشمندی در مورد نحوه عملکرد شرکتکنندگان در بازارهای مالی ارائه دهد. این تئوریها چارچوبی برای درک پیچیدگیهای بازارهای مالی و رفتار شرکتکنندگان در آن فراهم میکنند. با مطالعه این نظریه ها، محققان و متخصصان میتوانند بینشهای ارزشمندی در مورد پویایی بازار، تصمیمگیری سرمایهگذاران و پیامدهای نظارتی به دست آورند. در ادامه چند نظریه کلیدی وجود دارد که به صورت مختثر توضیح داده خواهند شد:
فرضیه بازار کار EMH)):
براساس فرضیه بازار کار EMH))، سهام همواره بر مبنای قیمت منصفانه و ارزش واقعی آنها معامله میشوند و غیر محتمل است یک سرمایهگذار بتواند سهامی را با قیمت پایینتر از ارزش واقعی آن خریدادی نماید یا با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی آن به فروش برساند. بدین ترتیب کسب سودی بالاتر از سود متوسط بازار غیرممکن و تنها راه کسب سود بالاتر، خرید سهامی با ریسک بیشتر است. به بیانی دیگر، فرضیه بازار کار EMH)) بیان میکند که بازارهای مالی کارآ هستند و قیمتها منعکس کننده تمام اطلاعات موجود هستند. فرضیه بازار کار EMH)) فرض میکند که عملکردی بهتر از بازار از طریق انتخاب سهام یا زمانبندی بازار، غیرممکن است.
تورشهای رفتاری:
این نظریه بررسی میکند که چگونه تورشهای شناختی و عاطفی بر تصمیمگیری سرمایهگذاران تأثیر میگذارد. تورشهای رایج عبارتند از اعتماد بیش از حد، بیزاری از دست دادن و رفتار گلهای که میتواند منجر به انتخابهای سرمایهگذاری غیر منطقی شود.
نظریه چشمانداز:
نظریه چشمانداز که توسط دانیل کانمن و آموس تورسکی (Daniel Kahneman and Amos Tursky) توسعه یافته است، پیشنهاد میکند که افراد بر اساس سود و زیان درک شده و نه براساس نتایج مطلق تصمیمگیری میکنند. سرمایهگذاران ممکن است در مواجهه با سودهای بالقوه در مقایسه با زیانهای احتمالی، رفتار متفاوتی از خود نشان دهند.
تئوریهای ریزساختار بازار:
در ادامه این بخش به بررسی نظریات ریزساختار بازار پرداخته خواهد شد.
نقدینگی بازار:
این نظریه بر مکانیسمها و ساختارهای معاملاتی که نقدینگی بازار را تعیین میکنند، مانند اسپرد پیشنهادات خرید، پویایی دفتر سفارش و عمق بازار تمرکز دارد. این نظریه بررسی میکند که چگونه ارائهدهندگان نقدینگی و معامله گران با فرکانس بالا بر کارایی بازار تأثیر میگذارند.
شفافیت بازار:
نظریه ریزساختار بازار سطح شفافیت در بازارهای مالی از جمله در دسترس بودن اطلاعات، انتشار دادههای بازار و نظارت را بررسی میکند. اعتقاد بر این است که بازارهای شفاف باعث افزایش کشف قیمت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میشود.
نظریات نمایندگی:
نظریات نمایندگی بسیار متنوع هستند و شامل انواع ختلفی هستندو در ادامه مهمترین نظریات این حوزه مرور خواهند شد.
نظریه مساله نمایندگی
این نظریه تضاد منافع را زمانی که یکی از طرفین (معاون اصلی) اختیار تصمیمگیری را به طرف دیگر (عامل) تفویض میکند، بررسی میکند. در بازارهای مالی، ممکن است تضادهایی بین سهامداران و مدیریت، سرمایهگذاران و مدیران صندوق، یا وامدهندگان و وامگیرندگان وجود داشته باشد.
نظریه مخاطره اخلاقی:
نظریه مخاطره اخلاقی (Moral Hazard Theory) به خطری اطلاق میشود که یکی از طرفین در صورت مصون ماندن از پیامدهای اعمال خود، ممکن است رفتار مخاطرهآمیزی انجام دهد. در امور مالی، مخاطرات اخلاقی میتواند در روابط وامدهی، قراردادهای بیمه و کمکهای مالی دولت به وجود آید.
اثرات شرکتکنندگان در سلسله مراتب بازارهای مالی
بازارهای مالی اکوسیستمهای پیچیدهای هستند که تحت تأثیر مشارکتکنندگان مختلف هستند که هر کدام نقشها و تأثیرات خاص خود را دارند. شرکتکنندگان در بالای سلسله مراتب، مانند بانکهای مرکزی، سرمایهگذاران بزرگ نهادی و بانکهای سرمایهگذاری، میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر پویایی بازار داشته باشند. در ادامه برخی از اثرات مثبت و منفی این شرکتکنندگان سلسله مراتب بالا، آورده شده است:
اثرات مثبت شرکتکنندگان در بازارهای مالی
برخی از مهمترین اثرات مثبت شرکتکنندگان در سلسله مراتب بالا در بازارهای مالی در ادامه مرور خواهند شد:
ثبات بازار:
بانکهای مرکزی با اجرای ابزارهای سیاست پولی مانند تعدیل نرخ بهره و تسهیل کمی، برای مدیریت تورم، بیکاری و رشد اقتصادی، نقش مهمی در حفظ ثبات دارند. مداخلات آنها میتواند بازارهای مالی را در زمان نوسانات و عدم اطمینان تثبیت کند.
تامین نقدینگی:
سرمایهگذار ان نهادی بزرگ و بانکهای سرمایهگذاری با تامین سرمایه، تسهیل معاملات و مشارکت در فعالیتهای بازارسازی به نقدینگی بازار کمک میکنند. حضور آنها به اطمینان از کشف قیمت کارآمد و عملکرد روان بازارهای مالی کمک میکند.
تشکیل سرمایه:
بانکهای سرمایهگذاری به شرکتها و دولتها در افزایش سرمایه از طریق عرضه اولیه عمومی IPOs))، صدور بدهی، و ادغام و تملک کمک میکنند. با اتصال ناشران با سرمایهگذاران، آنها تشکیل سرمایه را تسهیل میکنند که از رشد اقتصادی و نوآوری حمایت میکند.
مدیریت ریسک:
سرمایهگذار ان نهادی از استراتژیهای پیچیده مدیریت ریسک برای محافظت از پرتفوی خود در برابر رکود بازار و ریسکهای سیستمی استفاده میکنند. تکنیکهای متنوعسازی، استراتژیهای پوشش ریسک و ارزیابی ریسک آنها به ثبات و انعطافپذیری کلی بازار کمک میکنند.
اثرات منفی شرکتکنندگان در بازارهای مالی
برخی از مهمترین اثرات منفی شرکتکنندگان در سلسله مراتب بالا در بازارهای مالی در ادامه مرور خواهند شد:
ریسک سیستماتیک:
بانکهای مرکزی، سرمایهگذاران نهادی و بانکهای سرمایهگذاری میتوانند به طور ناخواسته به ریسک سیستماتیک کمک کنند، جایی که شکست یک بنگاه یا اختلال در بازار در سراسر سیستم مالی موج میزند. اهرم بیش از حد، ارتباط متقابل و محصولات مالی پیچیده میتواند ریسکهای سیستمی را تقویت کند.
دستکاری بازار:
بازیگران بزرگی که منابع قابل توجهی دارند ممکن است در شیوههای دستکاری بازار، مانند تجارت داخلی، پیشروی، یا جعل، شرکت کنند تا قیمتها را مخدوش کنند و سودهای ناعادلانه به دست آورند. این فعالیتها یکپارچگی بازار را تضعیف میکند و اعتماد سرمایهگذاران را از بین میبرد.
رفتار گله ای:
سرمایهگذار ان نهادی و معاملهگران با فراوانی و تعداد بالا ممکن است رفتار گلهای از خود نشان دهند، جایی که به جای تجزیه و تحلیل مستقل اصول بازار، اقدامات دیگران را دنبال میکنند. رفتار گلهای میتواند نوسانات بازار را تشدید کند، حباب قیمت ایجاد کند و احتمال سقوط بازار را افزایش دهد.
عدم تقارن اطلاعاتی:
شرکتکنندگان ردههای بالا ممکن است به اطلاعات ممتاز یا قابلیتهای اطلاعاتی برتر دسترسی داشته باشند که منجر به عدم تقارن اطلاعاتی بین آنها و سرمایهگذاران خرد میشود. این عدم تعادل میتواند منجر به مزایای ناعادلانه، کاهش کارایی بازار و کاهش اعتماد به عادلانه بودن بازارهای مالی شود.
جمع بندی:
قدرت یا ضعف شرکتکنندگان بسته به شرایط بازار، تغییرات نظارتی، پیشرفتهای تکنولوژیکی و سایر عوامل میتواند متفاوت باشد. علاوه بر این، تمایز بین شرکتکنندگان قوی و ضعیف مطلق نیست و میتواند در طول زمان روان باشد.نظریات بازارهای مالی درارتباط با شرکتکنندکان بازارهای مالی چارچوبی برای درک پیچیدگیهای بازارهای مالی و رفتار شرکتکنندگان در آنها فراهم میکند.در حالی که شرکتکنندگان رده بالا در بازارهای مالی نفوذ قابل توجهی دارند و به کارایی بازار کمک میکنند، اقدامات آنها میتواند عواقب ناخواستهای نیز داشته باشد. رگولاتورها نقش مهمی در نظارت بر این شرکتکنندگان ، اجرای پادمانها، و ترویج شفافیت برای کاهش اثرات منفی و حفظ یکپارچگی بازارهای مالی ایفا میکنند.